از واردات بیزار بودیم،
اما اکنون ...
به گفته نیلی مسئولان ما از واردات بیزار بودهاند و امتیازات متعددی را برای تولید و جرائم سنگینی را برای واردات در نظر گرفتهاند. دورههایی بوده که مُهری به نام مُهر عدم ساخت وجود داشته. اما امروز کجاییم؟ کار به جایی رسیده است که اقتصاد ایران با پدیدهای تقریبا منحصر به فرد در مقیاس جهانی، به نام "قاچاق کالا" مواجه است.به گزارش تفاهم، مسعود نیلی در یادداشتی مطرح کرد: شرایط متعارضی که کشور ما طی چند دهه گذشته از نظر اهداف در یک طرف و عملکرد در طرف دیگر در زمینه تولید و تجارت پشت سر گذاشته، سوالات زیادی را در زمینه کارایی سیاستهای اتخاذ شده در این زمینه به وجود می آورد که داشتن پاسخ قابل قبول برای آنها میتواند به عنوان چراغ راهنما برای تصحیح رویکردها در آینده مورد استفاده قرار گیرد. در این نکته تردیدی وجود ندارد که طی دهه های گذشته، مسئولین کشور همواره تاکید صادقانه بر ارتقای تولید داخلی داشته اند.
این اقتصاددان گفت: شرایط متعارضی را که کشور ما طی چند دهه گذشته از نظر اهداف در یک طرف و عملکرد در طرف دیگر در زمینه تولید و تجارت پشت سر گذاشته، سوالات زیادی را در زمینه کارایی سیاستهای اتخاذ شده در این زمینه به وجود میآورد که داشتن پاسخ قابل قبول برای آنها میتواند به عنوان چراغ راهنما برای تصحیح رویکردها در آینده مورد استفاده قرار گیرد. در این نکته تردیدی وجود ندارد که طی دهههای گذشته، مسئولین کشور همواره تاکید صادقانه بر ارتقای تولید داخلی داشتهاند.
وی ادامه داد: مسئولان ما از واردات بیزار بودهاند و امتیازات متعددی را برای تولید و جرائم سنگینی را برای واردات در نظر گرفتهاند. دورههایی بوده که مُهری به نام مُهر عدم ساخت وجود داشته، به این معنی که فقط واردات کالاهایی مجاز بوده که "امکان" تولید آنها در داخل وجود نداشته است. تامین انرژی و آب ارزان، عرضه تسهیلات بانکی با نرخ سود واقعی منفی، فراهم آوردن بازار داخلی تضمین شده بدون رقیب خارجی، از جمله شرایطی بوده که طی چند دهه، تلاش سیاست گذار معطوف به تحقق آن بوده است.اما امروز کجاییم؟ کالاهای ایرانی نیازمند آن هستند که مرتب بر حمایت از آنها تاکید شود. صادراتمان را عمدتا محصولات خام یا بسیار نزدیک به خام تشکیل میدهد و در مقابل، واردکننده محصولاتی هستیم که با همان مواد ساخته میشوند. کار به جایی رسیده است که اقتصاد ایران با پدیدهای تقریبا منحصر به فرد در مقیاس جهانی، به نام "قاچاق کالا" مواجه است. در حالیکه واژه قاچاق در کشورهای دیگر، محدود به اسلحه، انسان و مواد مخدر است، در کشور ما این واژه عمدتا برای واردات غیر رسمی اقلامی از قبیل وسائل خانگی، پارچه، لباس و اقلام مشابه بکار برده میشود.
دستیار ویژه رئیسجمهور چنین ادامه داد: همه موارد ذکر شده ذیل سرفصلی قرار میگیرند که میتوانیم آن را فقدان کیفیت مطلوب، یا در بهترین حالت، پایین بودن کیفیت محصولات تولید شده در کشور بنامیم. برای دو محصول با کیفیت مشابه، محصول ایرانی معمولا بطور معناداری گرانتر و برای دو کالای همقیمت، کالای ایرانی دارای کیفیت نازلتری است. چرا اینطور است؟ چرا آنچه محقق شده نه تنها با هدف تعیین شده مغایر است، بلکه کاملا در نقطه مقابل آن قرار دارد؟نیلی در ادامه به نقش ۴ عامل سیاستهای ارزی نادرست، فقدان تعامل سازمان یافته و منضبط تجاری، مالی و تولیدی با جهان، نظام بنگاه داری اقتصادی ناکارامد و محیط نامساعد اقتصاد کلان اشاره کرد.وی درباره سیاستهای ارزی نادرست این توضیح را داد: سیاستهای ارزی کشور طی ۴ دهه گذشته همواره مبتنی بر ثابت نگاه داشتن نرخ ارز، مستقل از تورم بوده است. از آنجا که این سیاست امکان تحقق عملی در بلند مدت ندارد، نرخ ارز در دورههایی که منابع اقتصاد اجازه میداده ثابت نگاه داشته شده است و پس از آن، طی یک یا چند جهش به مقدار تعادلی خود رسیده است. اما این نحوه تعدیل نرخ ارز فقط به بیثباتی دامن زده و اثرات آن بسیار متفاوت با شرایطی است که تعدیل نرخ بطور هموار صورت میگیرد. وقتی نرخ ارز در خلاف جهت تورم تثبیت می شود، بالاترین و موثرترین کمک به تولید کنندگان خارجی صورت گرفته و بیشترین صدمه به تولید کنندگان داخلی وارد می شود.نیلی با اشاره به اینکه تورم نسبی بالاتر، به معنی رشد بیشتر قیمتها در داخل است ادامه داد: در حالیکه، با ثابت نگاه داشتن نرخ ارز، قیمت کالای خارجی تقریبا ثابت باقی میماند (با توجه به اینکه تورم کشورهای طرف تجاری نزدیک به صفر است). بنابراین، با اعمال این سیاست، بیشترین خدمت و بزرگ ترین کمک به بازاریابی محصولات خارجی در داخل صورت گرفته است.این اقتصاددان با آوردن مثالی گفت: فرض کنید تورم داخلی ۲۰ درصد و تورم خارجی صفر باشد (صرفا از جهت تسهیل محاسبات). در این شرایط، اگر تلویزیون در داخل با کیفیت قابل رقابت ساخته شده و به قیمت ۴ میلیون تومان عرضه میشد، در حالیکه قیمت جهانی تلویزیون مشابه وارداتی ۱۰۰۰ دلار و نرخ ارز ۴۰۰۰ تومان بود، مصرف کننده داخلی، در مقابل انتخاب دشواری قرار نمیگرفت و در چنین حالتی، بدون نیاز به وضع تعرفه، ترویج مصرف کالای ایرانی معنادار بوده و میتوانست موثر باشد.وی با بیان اینکه اما با گذشت یکسال، قیمت تلویزیون داخلی با تورم ۲۰ درصد به ۴.۸ میلیون تومان افزایش پیدا میکند در حالیکه تلویزیون خارجی با ثابت نگاه داشتن نرخ ارز، همچنان چهار میلیون تومان ثابت مانده است عنوان کرد: طبیعی است مصرف کننده داخلی هرچند اخلاقا هم پایبند به مصرف کالای داخلی باشد، تلویزیون وارداتی را خواهد خرید و تولید تلویزیون در داخل بدون توجیه میماند. اگر این شرایط را یکسال دیگر هم ادامه دهیم، قیمت تلویزیون تولید داخل، به حدود ۵.۸ میلیون تومان می رسد و با ادامه این روند، طبیعی است که کارخانه داخلی تعطیل شده و کارگرانش بیکار می شوند.نیلی خاطرنشان کرد: حال فرض کنید در چنین شرایطی، تصمیم گیرندگان کشور، همزمان با تاکید بر تداوم تثبیت نرخ ارز، حمایت از تولید داخلی را نیز مورد تاکید قرار دهند. نتیجه چه میشود؟ افزایش قابل توجه تعرفه به اندازهای که قیمت ۵.۸ میلیون تومان تلویزیون ساخت داخل، کمتر از قیمت تلویزیون وارداتی باشد. در این صورت لازم است بیش از
۴۵ درصد تعرفه برای تلویزیون وارداتی گذاشته شود تا تولیدکننده داخلی بتواند بدون نگرانی نسبت به رقیب خارجی محصول خود را بفروشد. اما با اعمال این سیاست، فاصله بیش از ۱.۸ میلیون تومانی قیمت و بدون تعرفه تلویزیون، این انگیزه را برای عدهای ایجاد میکند که خارج از مبادی رسمی وارداتی و در نتیجه بدون پرداخت تعرفه گمرکی، تلویزیون و اقلام مشابه را از طریق معابر کوهستانی و غیره، به کشور وارد کنند و این چنین است که پدیدهای بنام کولبری، ته لنجی و سایر شقوق پنهان واردات شکل میگیرد.
این اقتصاددان در ادامه با بیان اینکه من نام این پدیده را "تجارت ضد انسانی" میگذارم گفت: مشاهده صحنه هایی که هموطنان ما، جوانان رشید کشور، چگونه لوازم خانگی سنگین را بر دوش گرفته و از معابر سخت کوهستانی عبور می دهند، اشک بر چشم جاری می کند. این جوانان می توانستهاند کارگران آموزش دیده و ماهر کارخانهای باشند که همان تلویزیونی را تولید کند که اکنون بر دوش گرفته اند و با خود می کشند!نیلی با بیان اینکه اما با اعمال سیاستهای نادرست و اصرار بر تداوم آن، این مهارت و آموزش آنها نیست که بکار می آید، بلکه زور بازو و قدرت فیزیکی رو به اضمحلال آنها است که به غیر انسانیترین شیوه مورد استفاده قرار می گیرد ادامه داد:اینچنین است که پدیده قاچاق شکل می گیرد و مادام که این سیاست نادرست تداوم دارد، قاچاق کالا هم ادامه پیدا می کند.
ادامه در صفحه 2