دکتر حوریه یحیایی*
Hooriye_yahyaei@yahoo.com
با گردشی اجمالی در سطح شهر دست کم
در پشت یکی یا چندی از چراغ قرمزها و چهارراه های شهر با کودکان کار و کارهای گوناگون آن ها از جمله گل فروشی، شیشه پاک کردن و ... مواجه خواهیم شد. همان کودکانی که به جای بازی و تحصیل محکوم به کار کردن در فضای سنگین و بی رحم جامعه اند.این ها
تنها بخشی از کودکان کارند.زیرا در جهان تعداد زیادی از کودکان در مشاغل خانگی بدون مزد یا با مزدی ناچیز مشغول بکارند و انواع
آسیب های اجتماعی را تجربه می کنند و بسیاری از آن ها منزوی و جدا از خانه و خانواده ی خود روزهای سختی را سپری می نمایند. سازمان
بین المللی کار در سال 2002 توجه خود را بر کار کودک معطوف ساخته و بر همین اساس دوازدهم ژوئن (22 خرداد) روز جهانی مبارزه علیه پدیده ی کار کودکان نام گذاری شده است. پدیده ی کودکان کار به عنوان یک واقعیت تلخ، یکی از مشکلات آسیب زای اجتماعی است که در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه به وفور قابل مشاهده است و در سال های اخیر به دلایل گوناگون، کشور ما نیز از این وضعیت نامطلوب مستثنی نیست.
بستر، ماهیت، گستره، عوامل ریشه ای و قانون گذاری ها و سیاست های جامعه در پدیدآمدن این رویکرد تاثیر داشته و جامعه را با شرایط پیچیده ی کودکان کار مواجه می سازد. از این رو لزوم ورود تمامی آحاد جامعه برای ایفای حقوق کودک و حق تعیین سرنوشت درمان جو به عنوان چارچوب مبنا و تبیین هدف های از پیش تعیین شده در این مبحث امری ضروری است. اگرچه عوامل متعددی چون نارسایی نهادهای اجتماعی ، مثل خانواده و مدرسه، فقر اقتصادی خانواده ها و ناتوانی آن ها در انطباق با
شیوه های زندگی شهرهای بزرگ، آلودگی و آسیب زا بودن محلات حاشیه ای شهری، فقدان نظارت کافی از سوی سازمان های مسئول و الگوهای نادرست در به وجود آمدن و منشا کودکان کار نقش دارند، ولی دولت و سازمان های
ذیربط وظیفه دارند، تحت چنین شرایطی، ناتوانی خانواده در پوشش دادن نیازهای کودکان در محرومیت های شدید جسمی، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و روانی را پوشش دهند.
ایجاد رفاه عمومی برای بهبود وضعیت زندگی خانواده های محروم و ضعیف به منظور کاهش کار کودکان، منع کارهای دشوار برای کودکان و نظارت دقیق در این زمینه و توانمند سازی کودکان کار و خانواده های آنان برای رهایی از چرخه کار، آسیب های مرتبط با این معضل را کاهش می دهد. برخورداری کودکان از حق آموزش، بهداشت، بیمه و سایر حقوق اساسی آن ها و از همه مهم تر بها دادن به NGO های مرتبط با حقوق کودکان و خانواده ها و حمایت های دولت از این سازمان های
مردم نهاد جهت استیفای حقوق کودکان و
خانواده هایشان نیز از جمله راهکارهای مهم در
کمتر کردن این پدیده می باشد.
بدون تردید زدودن گرد فقر از زندگی کودکان امری ضروری است و حمایت از این قشر و بهبود وضعیت معیشتی و یادگیری آن ها باید در اولویت برنامه ریزی های دولت و سازمان های ذیربط قرار گیرد.
کودکان معصومی که به اجبار عموما از تحصیل محروم مانده اند و در حاشیه ی معابر و یا کارگاه ها به دنبال نان آوری برای
خانواده های خود هستند، در آینده ای نه چندان دور می توانند بزهکارانی خسارت بار برای جامعه خود باشند و یا نیروی مفید کار برای ساختن کشور خود به حساب آیند.