 سیده مینا دیوبند*
Mina.divband@yahoo.com
کارآفرینی ؛ فرآیندی بسیارمهم و پیچیده ای
است که احتمال وقوع شکست در آن بسیار زیاد است و امری قابل پیش بینی می باشد.تحقیقات نشان داده است که کمتر از 10 درصد سرمایه‌گذاری‌های جدید موفقیت‌آمیز بوده است و کارآفرینان اغلب در ابتدای فعالیت خود با شکست مواجه می‌شوند.
دلایل زیر می تواند از عوامل شکست کارآفرینان در کسب و کارشان باشد. این دلایل عبارتند از:
1- مشکلات تأمین مالی 2-  مسائل مربوط به استخدام کارکنان 3- کاهش پول نقد و از بین رفتن نقدینگی 4-  سوء مدیریت عملیاتی 5-عدم نظرخواهی و مشورت از افراد حرفه‌ای 6- عدم توجه مناسب به مشتری
7- فقدان تجربه و...
شکست در کسب و کار موضوع ساده ای نیست، اما بخش مهمی از زندگی کارآفرینان به حساب می آید. با مطالعه ی زندگی کارآفرینان بزرگ می توان به این باور رسید که اگر کارآفرینی تا به حال شکست را تجربه نکرده باشد، حتما به ریسک بزرگی هم دست نزده است. برخی منابع اذعان دارند که کمتر از 4 درصد کسب و کارها بیش از 10 سال به فعالیت خود ادامه می دهند و بیشتر از نیمی از آن ها در اولین سال های فعالیت خود تعطیل می شوند. بنابراین اگر اولین کسب و کار شما با شکست مواجه می شود، بدین معناست که دومین کسب و کار شما احتمالا شانس بیشتری برای موفقیت دارد.
شکست ؛تجربه ای تلخ است که در اکثر موارد به ویژه در دنیای کسب و کار می تواند به نفع کارآفرین باشد، فقط به شرط آن که بداند چطور باید دوباره روی پای خود بایستد و در راه رسیدن به هدف و آرمان های خود ثابت قدم باشد. مسیر کارآفرینی همان قدر که جذاب و دوست داشتنی است، همان قدر هم پر مسئولیت و ریسک پذیر است.طرد شدن و شکست می تواند باعث پایمال شدن احساسات ما شود. اما برخی از موفق ترین افراد جهان عکس موضوع را ثابت کرده اند. برای این افراد شکست نه تنها پایان راه نبوده بلکه زمینه ی
پشتکار و انعطاف پذیری برای رسیدن به موفقیت بوده است. شاید باورش برایتان سخت باشد. شخصیت های بزرگی چون  والت دیزنی، استیو جابز، بیل گیتس، سوئچیرو هوندا، جرج استاین و... از جمله کارآفرینانی بودند که داستان های شکست آن ها به موفقیت های بزرگی ختم شد. موفقیت هایی که بدون شک ریشه در شکست داشت.
والت دیزنی، یکی از خلاق ترین نابغه های قرن بیستم یک بار از روزنامه ای اخراج شد، چرا که به او گفته شد، فاقد خلاقیت است.اما او پشتکار خود را حفظ کرد و اولین کمپانی انیمیشن خود را تشکیل داد. او با سرمایه 15 هزار دلاری آغاز به کار کرد، ولی در آن ورشکست شد.

 اما او از پا ننشست و توانست سال ها بعد به محبوبیت و ثروت فوق العاده ای دست یابد. استیو جابز نیز از جمله افرادی ست که به خاطر بازگشت قدرتمندانه اش از شکستی تقریبا غیر قابل برگشت جای احترام دارد. بیل گیتس نیز که اکنون یکی از ثروتمند ترین افراد جهان است، ثروت خود را در مسیری مستقیم و هموار به سمت موفقیت به دست نیاورد. در دوران
زندگی اش هرگز شکست جلوی بیل گیتس را در کشف فرصت های تازه نگرفت و چند سال بعد او اولین محصول مایکروسافت را ساخت و چند سال بعد او اولین محصول مایکروسافت را ساخت و راه تازه ای برای رسیدن به موفقیت ایجاد کرد.
شاید بتوان نسخه ای ثابت برای افرادی که در کسب و کار خود با شکست مواجه می شوند، پیچید. اینکه در اولین قدم  شکست تان را قبول کرده و به آن اعتراف کنید. شوکه شدن و انکار شکست، امری طبیعی و ذاتی در روحیات انسان هاست. تنها با شناسایی و پذیرش شکست است که می توانید از آن عبور کنید و به راهتان ادامه دهید. قدم بعدی جلوگیری از احساس ضعف یا
بی ارزشی ست. ما باید به توانایی های ذاتی مان و ایده هایی که در سر داریم ایمان داشته باشیم و این عامل انگیزشی را هرگز از یاد نبریم. اما مهمترین عاملی که نباید از آن غافل بود، دلایل شکست در کسب و کارهاست. هنگامی که از موارد بالا گذر می کنیم باید کار واقعی را از نو آغاز کنیم. بنابراین باید به دنبال آن باشیم که چه عواملی پدید آورنده ی این شکست بوده و از این شکست
درس هایی حیاتی مهمی برای تعیین استراتژی جدید در شروع کسب و کار نو به خاطر بسپاریم.
شکست ممکن است ،باعث ترس ما از ریسک پذیری شده و یا اعتماد به نفس ما را دستخوش تغییرات منفی نماید.
شکست های قدیمی هرگز نباید بر روی کسب و کار جدیدمان تاثیر منفی داشته باشد و باعث عقب نگه داشتن ما شود. پیروزی به معنای شناسایی شکست هاست تا از آن ها پلی بسازد تا راه رسیدن به موفقیت را بسی هموارتر از قبل نماید و شما را به رویاهای کارآفرین موفق نزدیک تر نماید.
سردبیر*