دکتر حوریه یحیایی*
Hooriye_yahyaei@yahoo.com
ترسها و بهانههای زیادی وجود دارند که مانع از این میشوند که همچون بسیاری از کارآفرینان موفق دنیا به آنچه میخواهیم، برسیم. با اینکه ترس از شکست میتواند انگیزهای برای پیشرفت و موفقیت بیشتر باشد، اما همزمان میتواند ما را از مسیر موفقیت دور و دورتر نماید. استرس موفق نشدن و شکست خوردن، فرد را از ریسک کردن باز میدارد و ممکن است ،فرصتهای مغتنم بسیاری را به دلیل همین ترسهای بیهوده از دست بدهد. اغلب ما وقتی به شرایط زندگی انسانهای موفق وکارآفرین مینگریم، در نگاه اول ،آنها را از بدو تولد، انسانهای موفق میپنداریم که ستارهی بخت و اقبالشان همیشه پر فروغ بوده و این در حالیست که واقعیت امر، چیز دیگریست. اکثر افراد کارآفرین و مشهور در مسیر پیشرفت خود شکستهای سنگینی را تجربه کرده اند، اما آنچه در این بین حائز اهمیت بوده که آنها بعد از زمین خوردن، فهمیدند که چگونه دوباره قد علم کنند تا به هدف خود نزدیک شوند. کارآفرینی؛ مهارتی است که بیشتر از دانش و اطلاعات، نیاز به مهارت و ویژگیهای روحی خاصی دارد. کارآفرینان بیشتر از آن که با مدرک تحصیلی خود به شهرت رسیده باشند با روحیه خستگیناپذیر و ارادههای محکم خود در ذهنها ماندگار شدهاند. بنابراین موفقیت و یا شکست تنها یک انتخاب برای ادامه مسیر کارآفرین شدن است...
تصور کنید هر چه در چنته دارید از قبیل امید، آرزو و امکانات مالی را صرف راه اندازی در کاری میکنید، اما دست آخر، تمامی آنها دود میشود و از بین میرود. به عقیده روانشناسان، ترس از شکست حتی بالاتر از ترس از جدایی و یا از دست دادن استقلال فردی است و این خود، یکی از بزرگترین موانع رسیدن به موفقیت است. بسیاری از افراد هستند که با فکر کردن به موفقیت، انگیزه و انرژی لازم برای شروع کارآفرینی را دارند اما به محض اینکه نیمهی خالی لیوان را در ذهن خود میآورند به یکباره تمام تصورات مثبت شان درهم میریزد و تسلیم افکار منفی میشوند و ترس از شکست به حدی بر تمام ابعاد ذهنیشان غلبه میکند که دیگر انگیزهای برای پیروز شدن نخواهند داشت.
ترس از شکست، حتی از خود شکست خوردن هم بدتر است. زیرا این امر، اجازهی شکوفایی استعدادهای وجودتان را سلب میکند. محققان دریافته اند که بازخورد مثبت، احتمال موفقیت فرد را افزایش داده چراکه از این طریق تمرکز بر اهداف افزایش مییابد. مسلما آدمهایی که اجازه میدهند، شکست آنها را از مسیر اهدافشان خارج کند و آنهایی که از شکست به نفع خود استفاده میکنند، بسیار متفاوتند. از بیل گیتس گرفته تا والت دیزنی و حتی استیو جابز، قبل از دستیابی به موفقیتهای چشمگیرشان، در اولین کسب و کار خود ناکام ماندند.شکست در کسب و کار پدیدهای ناخوشایند است، اما گاهی برای دستیابی به موفقیت لازم است. شاید بیان این مطالب برای کسانی که ایدهی نو و یا در شروع یک فرایند کارآفرینی قرار دارند، کمی دلسرد کننده باشد. ولی باید پذیرفت اگرچه بسیاری از صاحبان کسب و کار در همان استارت اولیه به موفقیت دست مییابند، اما احتمال بیشتری وجود دارد که نخستین کسب و کارها با شکست مواجه شود. اینکه بسیاری از کسب و کارهای نوپا شکست میخورند، بسیاری از محصولات نوآورانه در قفسهی فروشگاهها خاک میخورد، بسیاری از استارت آپهای منحصر به فرد و برنامههای بازاریابی با شکست مواجه میشوند، نشات گرفته از همین موضوع است. آمارها نشان میدهند از هر10 استارت آپ؛ 9 تا شکست میخورند و این واقعیت تلخ، سرلوحهی موفقیت بسیاری از کسب و کارهاست. زیرا بطور طبیعی اولین سالهای راه اندازی یک کسب و کار،بسیار پر فراز و نشیب
است. تنها 4 درصد از کسب و کارها، بیش از 10 سال دوام میآورند، در حالیکه بیش از نیمی از آنها در همان سالهای اولیه فعالیت شان از بین میروند. حال جنبهی مثبت قضیه آنجاست، که هر چه اطلاعات و آگاهی شما از عوامل شکست و موانع پیش رو بیشتر باشد با اجتناب کردن از آنها مسیر هموارتری را برای رسیدن به موفقیت طی میکنید. کارآفرین موفق هیچ چیزی را نایده نمی گیرد و سعی میکند با ریسک پذیری مناسب و پایداری خود را از اشتباهات آزاد کرده و به مسیر خود ادامه دهد.
در نهایت باید متذکر شویم که شکست نتیجهی زاویهی دید افراد است. چرا که اتفاقی که برای یک نفر یک شکست سهمگین به نظر میآید ، باعث خروج همیشگی اش از کسب و کار مربوطه شده، برای دیگری تنها یک عقب نشینی کوچک باشد که باعث انرژی و انگیزهی مجدد برای شروع کسب و کار است. اجازه ندهید، ناامیدی به موسیقی متن زندگی شما تبدیل شود. اسطوره بسکتبال دنیا، مایکل جوردن میگوید: میتوانم شکست را بپذیرم، هر کسی ممکن است شکست بخورد. اما به هیچ عنوان نمی توانم، تلاش نکردن دوباره را هضم کنم. پس مهم آن است که نگاهتان را نسبت به شکست تغییر دهید و از آن به عنوان فرصتی مناسب برای
بهتر شدن استفاده نمایید.