مهدی شمسایی ظفرقندی
مدیر روابط عمومی و امور بین الملل بیمه نوین و دبیر کارگروه
روابط عمومی سندیکای بیمهگران ایران
در صنعت بیمه کشورمان، تا کنون تمرکز اصلی بر ارزش آفرینی برای سهامداران و سودآوری بوده است. اما این سودآوری مدیون رشد ضریب نفوذ بیمه نیز هست. می دانیم که این شاخص فاصله معناداری با دیگر کشورهای پیشرفته جهان داشته است که البته بخشی از آن به علت عمر کوتاه حدود 100 ساله بیمه در کشورمان است و بخش دیگر آن عللی همچون کم توجهی به رویکردهای فرهنگسازی را در برمیگیرد. بیمه؛ مفهومی کمتر شناخته شده برای اقشار مختلف جامعه است مسئلهای که اغلب آن را به دید پرداخت پولی مینگرند که بی ثمر است. به گونه ای که حتی درصدی از خودروها نیز، با وجود اجباری بودن قانون، فاقد بیمه نامه شخص ثالث هستند.
اگر تعریف فرهنگ را شیوه زندگیای بدانیم که الگوهای رفتاری را شکل میدهد، متعاقب آن باید درنظر داشته باشیم که الگوهای رفتاری بر مبنای باورهای نهادینه شده افراد شکل میگیرد. به این معنی که اگر افراد به رفتاری باور و اعتقاد داشته باشند، بدون توسل به اجبار یا قانون، آن را انجام خواهند داد.
برخی رفتارها در حافظه فرهنگی یک ملت وجود دارند اما برای شکل گیری هنجارهایی که زمینه های آن از پیش وجود نداشته اند، باید از رویکردهای بازاریابی اجتماعی استفاده کرد. رايجترين كمپينهاي بازاريابي اجتماعي، بر ترويج رفتارهايي كـه مسـائل خـاص را هـدف قـرار ميدهند، تمركز ميكنند؛ برخی از اين مسائل عبارتند از: مسائل مربوط به سلامت، پيشگيري از سـوانح، زيست محيطي و مشاركت اجتماعي. بازاريابي اجتماعي طي 40 سال گذشته به طور عمده بر تغيير رفتار فردي تمركز كـرده اسـت. بازاریابی اجتماعی به پیشبرد اهداف اجتماعی و رفاهی و ارتقاء میزان رفاه مشتری و جامعه توجه دارد و از یکسو از علوم تربیتی و اجتماعی و از سوی دیگر از بازاریابی تجاری برای توسعه مفاهیم خود بهره میگیرد.
با این تعاریف، از بازاریابی اجتماعی میتوان برای شکلگیری باورها نسبت به ضرورت بیمه استفاده کرد. بخشی از ابزار بازاریابی اجتماعی در این مورد، نهادهای مختلف اجتماعی، صدا و سیما
و رسانه ها هستند که میتوانند با برنامه ریزی و همفکری کارشناسان ارشد بیمه، به خلاهای موجود فکری نگرش مردم در مورد بیمه و شرکتهای بیمه بازرگانی پی برده و با توجه به آن به تولید برنامه و متن های رسانه ای اقدام ورزند.
در این میان اما نباید از یاد برد که در ایجاد هر باور و رفتاری، کودکان جایگاه ویژه ای دارند. بنابراین در تدوین هر حرکت رسانه ای باید فصلی را به آنها اختصاص داد. آموزش مفاهیم بیمه به کودکان پیش از این توسط بیمه مرکزی ج.ا.ایران در سرفصل کتاب های درسی گنجانده شده است و طرح های فرهنگی نیز نظیر «ب مثل بیمه» و «زنگ بیمه»، که به برگزاری نمایش های شاد با مفهوم محصولات بیمه در مدارس ابتدایی سراسر کشور اختصاص دارد، اجرا شده است...
طرح هایی که هر چند میتواند با بازنگری و انجام اصلاحات بسیار قدرتمند از آنچه هستند اجرا شوند، اما با یک حضور میدانی در یکی از این برنامههای فرهنگی میتوان میزان اثرگذاری آن را دریافت. اما همان طور که گفته شد در ایجاد دانش و نگرش افراد نسبت به بیمه، این تنها نهادهای رسمی آموزش نیستند که تاثیر گذارند و منابع دیگر اطلاعاتی مانند صدا و سیما نیز نقش حیاتی دارند. به خصوص آنکه هنوز یکی از بسترهای اصلی سرگرمی کودکان، حداقل تا پیش از سنین نوجوانی، تلویزیون به حساب میآید.
با وجود تلاشهای صورت گرفته از سوی بیمه مرکزی در مدارس، متاسفانه ساخت برنامههای جذاب با موضوع بیمه برای مخاطب کودک تا کنون چندان مورد توجه رسانه های جمعی نبوده است و این شائبه پیش می آید که شاید بخشی از کم کاری متوجه مسئولان بیمه ای است که ارتباط موثری با رسانهها ایجاد نکرده اند و اهمیت توسعه بیمه را روشن نساخته اند. بنابراین به نظر میرسد، تقویت روابط متولیان بیمه و رسانه ها از هر دو سو باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.