مهندس امین رشیدی
AMIN_RASHIDI@YMAIL.COM
ایران به عنوان یکی از جوان ترین کشورهای جهان با جمعیتی بالغ بر 25 میلیون جوان 14 تا 29 سال
است، بستری از فرصت ها و چالش هاست. ولادت حضرت علی اکبر(ع) که روز جوان نامگذاری شده است، فرصت مناسبی است که قدر و منزلت این حجم از نیروی جوان کشور را گرامی بداریم و بدانیم اگر این چالش ها به فرصت تبدیل نشود، بتدریج بحران هایی در حوزه های مختلف مربوط به جوانان را تجربهگر خواهیم بود. حضور جوانانی که همواره نگاه منتقدانه سیر پذیرفتن مسئولیت های مدیریتی و اجتماعی را با خود به همراه داشته اند. کاهش مشارکت جوان امروزی در عرصه های مهم تصمیمگیری در کنار نگاه محافظه کارانه ی مسئولین نه تنها نوخواهی و نوگرایی را در نطفه کور خواهد کرد، بلکه به تدریج جسارت و شجاعت را در جوان ایرانی می خشکاند. باید به جوانان خلاق و مستعد اعتماد کنیم و به آن ها میدان دهیم تا بسیاری از نابسامانی ها و مدیریت های خسته در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سامان یابد. اعتماد به جوانان؛ شکوفایی، هویت و شخصیت بخشی برای آن ها به همراه دارد و بی اعتمادی به آنها، باعث طرد شدن و ایجاد معضلات و مشکلات اجتماعی برای قشر جوان جامعه خواهد شد و غفلت در این زمینه باعث شده ،امروز نتوانیم جانشینان و مدیران خوب زیادی در کشور را به سرعت جایگزین کنیم. در حالی در دهه های پنجاه و شصت میانگین سنی مدیران ارشد کشور شاید به ندرت از 40 بیشتر میبود. اگر تفاوت نسل ها به خوبی هدایت شود، نسل جوان با بهره گیری از تجارب نسل گذشته میتواند بسیاری از محدودیت های کشور را به فرصت تبدیل کرده و به حرکت و توسعه ی کشور به سمت شکوفایی کمک نماید. ذات توسعه به همین معناست، توجه به نخبگان جوانی که از تجربه بیبهرهاند.
جونان کارآفرین و متعهد کشور به دلیل قدرت خلاقیت، ریسک پذیری و ابتکار عمل، ظرفیت بسیار بالایی برای حل بسیاری از مشکلات اقتصادی
پیش رو و توسعه ی اقتصادی کشور را دارا هستند. اما آنچه در طول یک دهه ی اخیر نادیده انگاشته شده، عدم حضور قناعت بخش نسل جوان در سطوح و لایههای مختلف مدیریتی در مسائل کلان کشوری است. بیگمان اگر تفاوت نسل ها به درستی هدایت شود، یک فرصت گرانبهاست، اما اگر تغییر به این پتانسیل و تغییر نسل را دنبال نکنیم و برای آن برنامهریزی جدی و سیاست های هدفمند تبیین نشود، طبعا مشکل آفرین بوده و عقب ماندگی کشور را در پی خواهد داشت. در همه دنیا بویژه در کشورهای توسعه یافته، اصل جانشین پروری و میدان دادن به حضور و مشارکت افکار بکر و نو در عرصه های اقتصادی و امور مدیریتی کلان کشور از ملزومات می باشد و به جوانان اجازه داده میشود که دیدگاه های خود را تشریح کرده و به ورطه آزمایش بگذارند.وقتی در دو برهه ی تاریخی، دو نسل زندگی می کنند، تجربه های متفاوتی خواهند داشت و اگر نسل جوان را به رسمیت نشناسیم، خود عاملی برای دامن زدن به این شکاف نسلی می باشد و اگر
غیر این باشد باید شاهد سرخوردگی جوانان این
مرز و بوم باشیم...
ادامه در صفحه 8