محمد محسنیمهر
کارشناس ارشد روابطعمومی
اردیبهشت ماه است و حال و هوای بهاری آن، به سازمانها رنگ و بوی دیگری بخشیده است. این ماه خاص است از این جهت که سازمانها با جنب و جوش روابطعمومیها، پویایی و سرزندگی خاصی را در مسیر فعالیت روزانه خود تجربه میکنند. گرچه هیجان روابطعمومیها منحصر به این ماه و هفته و روز نیست و آنها همواره دغدغههای ذهنی و کاری خود را به نوعی دارا هستند.
نامگذاری این روز در اردیبهشتماه را باید یک خوششانسی قابل وصف برای ما فعالان عرصه روابطعمومی برشمرد چه آنکه این ماه را به معنی راستی و درستی، تقدس و پاکی دانستهاند و تقارن این دو با یکدیگر، نکتهای جالب توجه است و فرصتی مغتنم برای قدردانی از جامعه صدیق و تلاشگر روابطعمومی.
شاید یکی از دلایل اصلی نامگذاری روزها و هفتهها به مناسبتهای خاص را بتوان متمرکز ساختن نگاهها به ذینفعان این نامگذاریها برشمرد. بخشهایی که شاید کمتر در کانون توجهات بودهاند یا نیاز است که برای تقویت این بخشها تلاش جدیتری صورت گیرد و شاید هم نشان از اهمیت جایگاه آنها در جامعه است که مورد آخر را برای روابطعمومیها میتوان با مداقه بیشتری مدنظر قرار داد. جامعه روابطعمومی را باید انصافاً جزو تلاشگران بیمنتی دانست که اگر نگوییم بسیار ، اما کم هم نیست که زحمات و خدمات بیوقفه آنها در مسیر پرپیچ و خم بروکراسی سازمانی از دیدهها پنهان میماند. بهخصوص که امروزه با گستردهتر شدن ساختارها و فرایندهای سازمانی، جایگاه روابطعمومیها نیز به مراتب اهمیت بیشتری پیدا کرده و دغدغهها و مشغلههای ذهنی دستاندرکاران این حوزه نیز به همان نسبت رو به فزونی گذاشته است.
به عنوان مثال روابطعمومیها در دورهای نه چندان دور با جامعه محدود و خاصی از رسانهها آن هم مکتوب و نهایتاً در ساعاتی از روز ارتباط داشتند اما اکنون با گسترش
سرسام آور تکنولوژی و فناوریها، توسعه شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای آنلاین که به صورت لحظهای و مستمر به تولید و انتشار اخبار حتی بدون منبع و گسترش شایعات دامن میزنند، موضوع زمان و مکان بیمعناتر از همیشه شده و روابطعمومیها همواره باید انتظار چالشی جدید در مسیر فعالیت خود داشته باشند و به خوبی آن را مدیریت کنند. به ویژه با مطرح شدن موضوع هوش مصنوعی و انواع چتباتها که در کمترین لحظه انواع اطلاعات و اخبار درست و نادرست و حتی تصاویر و فیلمهای مخدوششده از این طریق در جوامع بسط و نشر داده میشود، کار در حوزه روابطعمومی، هر روز دشوارتر از همیشه شده است. این نشان از آن دارد که نگاهها باید بیشتر از همیشه به سمت خودآگاهی، ارتقاء دانش و بهرهگیری از علم روز در روند فعالیتهای و برنامههای بهبود روابطعمومیها حرکت کند.
البته باید اذعان داشت که با گسترش کسبوکارهای دیجیتالی و پلتفرمی در ایران، بارقههای امید در حوزه روابطعمومیها نیز جوانه زده و گامهای بسیار خوبی در حوزه روابطعمومی نوین برداشته شده و البته نباید از این موضوع غافل شد که نیاز جامعه نیز به ویژه با ورود نسل Z به بازار کار به این امر سرعت بخشیده است.
برگزاری رویدادهای مختلف با محوریت روابطعمومی دیجیتال، بازاریابی دیجیتال، هوش مصنوعی و موارد مشابه حاکی از آن است که ضرورتها و اهمیت تحولات به خوبی از سوی دستاندرکاران امر درک شده و تلاشهای جدی برای آمادهسازی جامعه برای همراهی و همسویی با نیازهای قرن جدید صورت گرفته است.
این اتفاقات گویای ایجاد رویکردهای نوین و مثبت در جامعه است اما باید اذعان کرد که سازمانها هنوز بدنه سنتی و کلاسیک خود را حفظ کردهاند و تا دستیابی به نقطه ایدهآل فاصله بسیار است. در نظرسنجی که از مدیران یکی از شرکتها در مورد رسانه مدنظر آنها برای انجام تبلیغات صورت گرفت، غالب پاسخدهندگان کماکان تلویزیون را اولویت اول خود اعلام کرده بودند که اگرچه نمیتوان به این موضوع خرده گرفت چون این افراد به عنوان تصمیمسازان و تصمیمگیران سازمان، شرایط و مقتضیات جامعه که در آن شبکههای اجتماعی با محدودیتهایی در فعالیت مواجه هستند، را مدنظر قرار داده و شاید از روی ناچار به این نتیجه رسیدهاند اما اینگونه نیز میتوان برداشت کرد که این نگاه، برگرفته از شناخت آنها نسبت به شرایط جامعه است.
در هر حال آنچه امروز بسیار حائز اهمیت است، توجه به تغییرات نسلی و برنامهریزی برای تامین خواستههای جامعه بر مبنای تحولات فناورانه و نوین است. روابطعمومیها بنا به مقتضیات جامعه، تدبیری جز بازنگری در سیاستها، برنامهها و رویکردهای خود منطبق بر نیاز روز جامعه ندارند و چه بهتر اینکه نقطه شروع، سازمان متبوع آنها باشد. به قول بزرگی، چه بسا اگر روابطعمومی نتواند سازمان خود را در برابر تغییرات مجاب سازد در مواجهه با جامعه مخاطب، دچار چالشهای جدی خواهد شد.