* محسن دیناروند
آنچه در بخشی از قدرتهای جهانی میبینیم همین دیکتاتوری ناشی از خودپرستی است! امثال اسراییل و آمریکا به چنین درجه از ظلم ورزی رسیدهاند که نامی جز جنایت نمیتوان بر آن نهاد.
سوالات مبنایی در مورد طوفان الاقصی این است که چرا اتفاق افتاد؟ آیا انجام این عملیات نظامی ضروری بود؟ با توجه به احتمال آسیب دیدن بیشتر فلسطین در پاسخ طرف درگیر به این عملیات آیا باز درست بود چنین عملیاتی رخ دهد؟ نگارنده بر آن است پاسخی روشن به این سوالات بدهد.
مقدمه اینکه ما در برخی انسان ها شاهد خودخواهی و خودبینی هستیم، خودخواهی را می توانیم تلاش بسیار برای رسیدن به منفعت خود تعریف کرد و خودبینی را اینگونه دانست که خود را مقدم بر دیگران پنداشتن دست کم به صورت افراطی! وقتی این خودخواهی و خودبینی به صورت گروهی اتفاق می افتد یا حاکمیت پیدا می کند در حاکمان که حالا از یک فرد یا افراد بی قدرتی تبدیل یه صاحب قدرت هم شده است می شود همان کلمه ای که حتما شنیده ایم: استکبار!
استکبار یعنی خود را بزرگتر از دیگران و برتر از دیگران دیدن و به نوعی خودخواهی و خودبینی افراطی! در استکبار فرد یا حاکمیت مستکبر دیگران و قدرت های دیگر را میبیند ولی خود را بزرگتر و برتر از آنها میداند، با این اوصاف این خودبرتر بینی فارغ از واقعی بودنش یا توهمی بودنش باعث زورگویی و ظلم به دیگرانی که از او پایین تر هستند می شود تا همواره او را صاحب قدرت بالاتر بدانند و فرمانبرداری کنند و اینان در مقابل آنها که قدرت بالاتر دارند هم به گردنکشی میایستند و طغیان میکنند حتی به قیمت جانشان!
خب ما در عالم کنونی فقط با پدیده استکبار مواجه نیستیم! یک خوی تنها برتر دانستن خود هم وجود دارد! اینکه فقط من قدرت دارم! فقط من میتوانم هر کاری را انجام دهم! اینکه فقط من شایسته قدرتم که در این مورد اخیر تفاوتش با استکبار در این است که همانطور که بیان شد مستکبر دیگران را میبیند ولی خود را برتر میداند و همین باعث میشود او دست کم به برخی از سطوح قدرت دیگران کاری نداشته باشد و گیرش جایی باشد که دیگران بخواهند پا در کفشش کنند اما در قضیه دوم ماجرا، طرف فقط خودش را میبیند دیگری را نمیبیند و اصلا برای دیگران هیچ قدرتی قائل نیست! فقط خودم خودم و خودم و دیگر هیچ!
اسم این را میتوانیم خودپرستی بدانیم! نمونهاش هم فرعون را میتوان آورد به عنوان یک خودپرست، خود خداپندار و نتیجه چنین بیماری روانی اگر در عالم سیاست باشد میشود دیکتاتور. دیکتاتورها فقط ظلم نمیکنند بلکه آنها در نهایت قدرتی که دارند ظلم میکنند تا حدی که ظلم شان نام جنایت به خود میگیرد چرا که تحمل دیدن حتی کوچکترین قدرتی هم ندارند. حال آنچه در بخشی از قدرتهای جهانی میبینیم همین دیکتاتوری ناشی از خودپرستی است! امثال اسراییل و آمریکا به چنین درجه از ظلم ورزی رسیدهاند که نامی جز جنایت نمیتوان بر آن نهاد.
ادامه در صفحه 8