* مصطفی یحیایی
در دهههای اخیر، بازار کار و ساختار شغلی به طور چشمگیری تغییر کرده است. پیشرفت فناوری، تحولات اقتصادی و تغییرات اجتماعی، عمده ترین عواملی هستند که تغییرات شغلی را در این دورهها تسریع کردهاند. یکی از اصلیترین تغییرات شغلی، پیشرفت تکنولوژی و اتوماسیون است. روباتها، هوش مصنوعی و سیستمهای خودکار، شغلهای مکانیکی و تکراری را جایگزین کرده اند. این تغییر باعث ایجاد شغلهای جدیدی در حوزه فناوری اطلاعات، تحقیق و توسعه و خدمات دیجیتالی شده است. همچنین، تغییر در الگوهای مصرف و تقاضا نیز تأثیرگذار بوده است. با تغییر سلیقه مشتریان و نیاز به محصولات و خدمات جدید، شغلهای مرتبط با طراحی، بازاریابی و خدمات مشتریان به رشد و توسعه یافته اند. علاوه بر این، بهبود روابط بینالمللی و رقابت جهانی باعث شده است که شغلهای مرتبط با تجارت بینالمللی و لجستیک نیز تغییر کنند.
تغییرات شغلی پیامدهای فراوانی روی بازار کار داشته است. یکی از پیامدهای اصلی این تغییرات، افزایش بیکاری است. با جایگزین شدن برخی شغلها توسط روباتها و هوش مصنوعی، بسیاری از افراد بیکار شدهاند. این موضوع میتواند منجر به افزایش فشارهای اقتصادی و اجتماعی شود. با توجه به تغییرات در الگوهای شغلی، مهارتهای مورد نیاز نیز تغییر کرده است. شغلهای جدید نیازمند مهارتهای فنی و فناوری بالا هستند. به علاوه، مهارتهای نرم مانند تفکر انتقادی، همکاری، مهارتهای ارتباطی و تسلط بر فناوری اطلاعات نیز برای شغلهای جدید ضروری هستند. افرادی که نتوانند با تغییرات موازین شغلی سازگار شوند، ممکن است در معرض خطرات شغلی قرار بگیرند و دسترسی به فرصتهای شغلی محدود شود.
تغییرات شغلی همچنین تأثیراتی در نسلهای جوان دارد. با توجه به رشد سریع فناوری و تحولات شغلی، نسل جوان ممکن است با چالشهای جدیدی روبرو شود. آموزش و آمادهسازی نسل جوان برای شغلهای آینده، یکی از چالشهای اصلی است. باید فرصتهای آموزشی مناسب و امکاناتی را فراهم کرد که جوانان بتوانند مهارتهای لازم را دریافت کنند و به تغییرات شغلی پاسخ دهند.
برای آماده سازی نسل جوان برای شغلهای آینده باید راهکارهایی را در نظر گرفت. سیستم آموزش باید با تغییرات شغلی همراه شود. برنامههای درسی و دورههای آموزشی باید مهارتهای فنی و فناوری را تدریس کنند. همچنین، توجه به توسعه مهارتهای نرم مانند تفکر انتقادی، همکاری، مهارتهای ارتباطی و تسلط بر فناوری اطلاعات نیز ضروری است. برنامههای آموزش حرفهای و تمرین عملی برای نسل جوان باید فراهم شود. این برنامهها باید از طریق همکاری با صنعت و بخش خصوصی طراحی شوند تا مهارتهای عملی و عملگرایی را به جوانان آموزش دهند.
فراهم کردن فرصتهای آموزشی برای همه لایههای جامعه از جمله نیروهای کار جوان و کمدرآمد مهم است. ایجاد برنامهها و سیاستهایی مانند وامهای تحصیلی، تسهیلات مالی، دسترسی به اینترنت رایگان و مراکز آموزشی روستایی میتواند به این هدف کمک کند.
باید برنامهها و آموزشهایی برای توسعه مهارتهای کارآفرینی و خلاقیت در نسل جوان ارائه شود. این مهارتها آنها را به سمت ایجاد و مدیریت کسبوکارها هدایت کرده و در ایجاد شغلهای جدید و افزایش رونق اقتصادی کمک میکند.
همکاری فعال بین صنعت و سازمانهای آموزشی برای شناخت نیازهای بازار کار و ارائه برنامههای آموزشی مناسب بسیار حائز اهمیت است. صنعت باید با ارائه اطلاعات و دانش مورد نیاز، به طراحی برنامههای آموزشی مشارکت کند تا فارغالتحصیلان با مهارتهای مناسب واقعی به بازار کار وارد شوند.
با توجه به تغییرات سریع در فناوری و اقتصاد جهانی، توسعه مهارتهای تفکر وابسته به آینده نیز بسیار مهم است. این مهارتها شامل تفکر سیستمیک، خلاقیت، حل مسئله، انعطافپذیری و توانایی یادگیری مداوم است. آموزش مهارتهای تفکر استراتژیک و پیشبینی میتواند جوانان را برای مواجهه با چالشهای آینده آماده کند. در کل، آمادهسازی نسل جوان برای شغلهای آینده نیازمند تلاش و همکاری بین دولت، سازمانهای آموزشی و صنعت است. با اجرای اقدامات مناسب در حوزه آموزش و توسعه مهارتها، از نسل جوان میتوانند با موفقیت و خلاقیت در شغلهای آینده بهرهبرداری کنند.
در کنار این پیامدها، تغییرات شغلی نیز فرصتهای جدیدی را برای بازار کار ایجاد کرده است. شغلهای جدید و بازارهای جدید رشد کردهاند. بازار کار دیجیتال، کارآفرینی و شغلهای مرتبط با حوزههای جدید مانند انرژی تجدیدپذیر و بهداشت و سلامت، فرصتهای شغلی جدید را به ارمغان آورده است. این فرصتها میتوانند به ایجاد شغل و افزایش رفاه اقتصادی منجر شوند. در نهایت، تغییرات شغلی نیازمند تدابیر سیاستی و اقتصادی مناسب است. برنامهریزی و سیاستگذاری صحیح میتواند تأثیرات منفی تغییرات شغلی را کاهش دهد و فرصتهای شغلی را به حداکثر برساند. سیاستهای آموزش و آمادهسازی، تنظیم مقررات کاری، تشویق کارآفرینی و ایجاد زیرساختهای لازم برای رشد بخشهای جدید، از جمله تدابیری هستند که دولت ها در راستای بهبود اشتغال می توانند فراهم نمایند.