* فاطمه یحیایی
شناختن شغل مناسب برای خود یک فرایند مهم و پیچیده است. برای یافتن شغلی که به شما بیشترین رضایت و ارزش را می‌دهد، باید مراحل مختلفی را مورد رصد و بررسی قرار دهید. اولین گام در یافتن شغل مناسب، شناخت خود و توانایی ها، علاقه‌ها، ارزش ها و مهارت هایتان است. بررسی کنید که در چه زمینه هایی علاقه و استعداد دارید و چه مهارت هایی را دارید یا می توانید توسعه دهید. البته حتما باید اطلاعات جامعی در مورد بازار کار و شغل های مختلف و البته شاخص دنیای امروز داشته باشید.
بررسی کنید که شغل هایی که به آن علاقه دارید چه نیازمندی هایی دارند و چه مهارت‌ها و تجربه هایی را می طلبند. همچنین، با افرادی که در آن شغل فعالیت می‌کنند، مصاحبه کنید تا اطلاعات بیشتری درباره آن شغل و زندگی حرفه‌ای در آن بدست آورید. مهارت‌ها و توانایی‌های خود را با نیازمندی های شغلی مقایسه کنید. مشخص کنید که آیا مهارت‌هایتان با شغل مورد نظر سازگار هستند یا اگر نه، آیا می‌توانید این مهارت‌ها را با آموزش و تجربه کسب کنید.
همچنین تعیین کنید که چه ارزش‌هایی برایتان مهم است. مثلاً آیا برایتان مهم است که در یک محیط کاری دوستانه و همکاران قابل اعتماد کار کنید یا ارزش قرار دادن بر روی رشد حرفه ای و پیشرفت است. این ارزش‌ها را با شغل مورد نظرتان مقایسه کنید و مطمئن شوید که با فرهنگ سازمانی و ارزش‌های شغلی سازگاری دارند.
جملات کلیشه ای مانند به دنبال چیزی که به آن علاقه دارید ، بروید. چرا که اگر به کاری عشق بورزید، مطمئنا موفق خواهید شد و در نقطه ی مقابل جملاتی مثل، به دنبال کاری بروید که در آن نان باشد، هر کدام به نوعی می خواهند افراد را به سمت موفقیت سوق دهند. هر شخصی با توجه به خصوصیات خانوادگی و اجتماعی که دارد، ارزش ها و اولویت های گوناگونی دارد. از اینرو در انتخاب بین دو راهی های علاقه یا بازار کار، نمی توان همان ابتدا و بصورت مطلق انتخاب یکی از آن ها را پیشنهاد کرد و از دیگری بصورت مطلق چشم پوشی نمود.
در واقع نه در این مسئله، در رویارویی با هیچ یک از مسائل و موضوعات شغلی نمی توان صفر و صد بود. بلکه باید دیدگاهی انعطاف پذیر و با بررسی کامل مزایا و معایب هر کدام از راه ها، بهترین و مناسب ترین تصمیم گیری را انجام داد. برای بررسی صحت تصمیم خود، می توانید تجربه عملی در زمینه های مختلفی که به آن علاقه دارید را تجربه کنید. می‌توانید از فرصت‌های داوطلبانه، کارهای پروژه‌ای یا کارهای پاره‌وقت استفاده کنید تا با شغل مورد نظرتان در تماس باشید و تجربه کسب کنید. اما واقعا چه زمانی می توان علاقه را به عنوان فاکتور مهم تری در انتخاب شغل لحاظ نمود.
زمانی که افراد با اراده ای راسخ به این امر ایمان دارند که با علاقه شان می توانند خلق پول نمایند و از این بابت احساس رضایتمندی داشته باشند، این علاقه به آن ها پول می دهد، این پول به آن ها امنیت می دهد و در نتیجه علاقه، پول، امنیت و احساس رضایت نتایج این انتخاب خواهند بود. چرا که علاقه زمانی که بصورت تخصصی دنبال شود، به پول منتهی خواهد شد و این علاقه ی تخصصی عاملی برای رسیدن به موفقیت خواهد شد.
عده ای هم تنها بازار کار را حتی بدور از علاقه ،عامل موفقیت شغلی افراد می دانند.این افراد پول را مبنای موفقیت، امنیت، آرامش و به تبع آن ایجاد علاقه می دانند. از دیدگاه این افراد، داشتن یک کار موفق با درآمد مکفی، عامل ایجاد علاقه است که فرد را به بالاترین رضایت شغلی و در نتیجه موفقیت می رساند. آن ها بر این عقیده اند، اول پول در بیاورید، علاقه در راستای این رضایتمندی و موفقیت ایجاد خواهد شد. طبعا آگاهي افراد از ميزان و نوع استعدادهایشان، كمك قابل توجهی در انتخاب شغل به آن ها خواهد کرد تا پیش بینی درست تری ازآینده ی شغلی خود و مسیر موفقیت شان داشته باشند. بنابراین هر چه انتخاب آگاهانه تری داشته باشید، مسیر رسیدن به موفقیت برایتان هموارتر خواهد شد. حال این انتخاب چه بر مبنای علاقه باشد و چه بازار کار، این شمایید که با یک بالانس درست به این دو فاکتور و ده ها فاکتور تعیین کننده ی دیگر، شغل مناسبی را برای خود برمی گزینید.