* مصطفی یحیایی
گسترش خصوصی سازی و تقویت هر چه بیشتر آن در کشور می تواند تأثیرات زیادی بر بهبود شرایط اقتصادی یک کشور داشته باشد. خصوصی سازی به فرآیند انتقال مالکیت و مدیریت از دولت به بخش خصوصی گفته میشود. این فرآیند معمولاً در قالب فروش دارایی های دولتی، خصوصی سازی خدمات عمومی، یا واگذاری شرکت های دولتی به بخش خصوصی انجام می گیرد. یکی از اصلیترین دلایل گسترش خصوصی سازی، ارتقاء کارآیی اقتصادی است.
در بسیاری از کشورها، شرکتهای دولتی به دلیل بی رقیب بودن و نبود انگیزههای مالی و مدیریتی مؤثر، کارآیی کمتری نسبت به شرکتهای خصوصی دارند. خصوصی سازی میتواند به این مشکل رسیدگی کند. وقتی که یک شرکت دولتی به بخش خصوصی واگذار میشود، مدیران خصوصی معمولاً به دنبال افزایش سود و کاهش هزینه ها هستند که به خودی خود باعث بهبود عملکرد و کارآیی شرکت میشود. به عبارت دیگر، رقابت در بخش خصوصی، بهبود مدیریت و کاهش هدررفت منابع را در پی دارد. اتفاقی که با روند معکوس در کشور در حال برگزاری است. متاسفانه شرکت های دولتی با چارت های عریض و طویل ، علی رغم
زیان ده بودن و صرف بودجه های کلان کماکان در حال گسترش اند.
از طرف دیگر، خصوصی سازی می تواند به افزایش بهره وری نیروی کار کمک کند. در شرکتهای دولتی معمولاً نیروی کار به دلیل نبود رقابت یا فشارهای مدیریتی برای بهبود عملکرد، انگیزه کمتری دارند. اما در بخش خصوصی، فشار رقابت و نیاز به حفظ سود، مدیران و کارکنان را مجبور به تلاش بیشتر میکند. در نتیجه، بهره وری نیروی کار در شرکت های خصوصی معمولاً بیشتر از شرکتهای دولتی است. این امر به ویژه در بخشهایی مانند تولید، خدمات، و فناوریهای نوین بسیار مشهود است.
در کنار این، گسترش خصوصیسازی
می تواند موجب کاهش فساد اداری در کشور شود. در شرکت های دولتی، به دلیل نبود شفافیت کافی و نظارتهای ضعیف، فساد ممکن است به راحتی در سطوح مختلف رخ دهد. در حالی که در بخش خصوصی، هرچند فساد ممکن است وجود داشته باشد، اما وجود رقابت و فشار بازار میتواند آن را کاهش دهد. به علاوه، مدیران و سهامداران بخش خصوصی بیشتر به دنبال حفظ اعتبار و سلامت مالی شرکت خود هستند که باعث کاهش ریسک فساد میشود.
یکی از دیگر فواید خصوصی سازی، افزایش منابع مالی برای دولت است. وقتی که دولت دارایی های خود را به بخش خصوصی می فروشد، می تواند منابع مالی جدیدی به دست آورد که می تواند برای توسعه زیرساخت ها، کاهش بدهی های عمومی، یا سرمایه گذاری در پروژه های جدید استفاده شود.
این منابع مالی اضافی می تواند در بهبود خدمات عمومی مانند آموزش، بهداشت، و زیرساختهای حمل و نقل به کار گرفته شود و در نهایت به رشد اقتصادی کمک کند. ایجاد یک بازار کار رقابتی و جذابتر از مزایای منحصر به فرد خصوصی سازی است. با گسترش بخش خصوصی و افزایش شرکت ها و کسب و کارهای جدید، تقاضا برای نیروی کار متخصص و ماهر افزایش می یابد. این به رشد بخش های مختلف اقتصاد از جمله صنعت، خدمات و فناوری اطلاعات کمک می کند. به همین ترتیب، با بهبود شرایط اشتغال و افزایش فرصت های شغلی، شرایط زندگی مردم و درآمد های خانواده ها نیز بهبود می یابد.
یکی دیگر از اثرات مثبت خصوصیسازی، افزایش رقابت در بازار است. هنگامی که دولت کنترل بسیاری از صنایع و خدمات را در اختیار دارد، احتمال انحصار و کاهش رقابت در بازار وجود دارد. با خصوصیسازی، این انحصار کاهش مییابد و رقابت در بازار افزایش مییابد. رقابت بیشتر به معنای کاهش قیمت ها، افزایش کیفیت محصولات و خدمات، و در نهایت به نفع مصرف کنندگان است. علاوه بر این، رقابت موجب ایجاد نوآوری میشود، زیرا شرکتها برای حفظ یا افزایش سهم خود در بازار باید به دنبال راههای جدیدتر و کارآمدتر باشند.
البته در این راستا باید خطر ایجاد انحصار در بخش خصوصی را نیز به دقت رصد نمود. اگرچه یکی از اهداف خصوصی سازی کاهش انحصار است، اما در عمل، گاهی اوقات شرکت های خصوصی با خرید و ادغام سایر شرکت ها، انحصارهایی ایجاد می کنند که به زیان مصرف کنندگان است. برای مقابله با این خطر، دولت ها باید قوانین رقابت و نظارت قوی داشته باشند تا از بروز چنین انحصارهایی جلوگیری کنند. از اینرو اگرچه گسترش خصوصی سازی می تواند به بهبود شرایط اقتصادی کشور کمک کند، اما باید با دقت و در چارچوب های قانونی و نظارتی مناسب انجام گیرد. اگر این فرآیند با برنامهریزی دقیق و اجرای صحیح همراه باشد، میتواند به بهبود کارآیی اقتصادی، افزایش بهرهوری، کاهش فساد، جذب سرمایهگذاری خارجی و افزایش رقابت در بازار منجر شود. در این صورت، اقتصاد کشور به سمت رشد و توسعه پایدار حرکت خواهد کرد.