* فاطمه یحیایی
استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مانند در فرآیند آموزشی به سرعت در حال گسترش است. در حالی که این فناوری می تواند مزایای بسیاری داشته باشد، اما مضرات آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد، این امر به ویژه در مورد دانشآموزان و گروه سنی آن ها از حساسیت ویژه ای برخوردار است. یکی از بزرگ ترین چالش های پیشرو این است که دانش آموزان بهجای تلاش برای فهم و یادگیری مطالب درسی، ممکن است به این فناوری ها وابسته شوند و از آنها برای انجام تکالیف و پروژه ها استفاده کنند.
این وابستگی می تواند به کاهش تواناییهای تحلیلی و انتقادی دانش آموزان منجر شود. وقتی دانش آموزان بدون تلاش و فکر کردن به اطلاعات دست پیدا کنند، یادگیری فعال و درک عمیق از مفاهیم را از دست
می دهند. این موضوع به ویژه در سنین پایین تر مطرح است، زیرا در این دوره، تسلط بر
مهارت های پایه ای مانند خواندن، نوشتن و تفکر انتقادی بسیار حیاتی است. اگر دانش آموزان به طور مداوم به ابزارهایی مانند متکی باشند، ممکن است به عدم توسعه مهارتهای اساسی منجر شود. به عنوان مثال، اگر یک دانشآموز به جای نوشتن تکلیف درسی خود، از بخواهد که این کار را انجام دهد، نه تنها فرصتی برای تمرین نوشتن و بیان ایده های خود را از دست می دهد، بلکه ممکن است نتواند مهارت های لازم برای تحلیل و ارزیابی ادبیات و اطلاعات را توسعه دهد. علاوه بر این، استفاده از می تواند به بروز مشکلات اخلاقی منجر شود. در مواقعی که دانش آموزان از این ابزار برای کپی کردن و ارائه کار دیگران به عنوان کار خود استفاده می کنند، این موضوع نه تنها نادرست است، بلکه به کاهش ارزش تحصیلی و اخلاقی آنها نیز آسیب میزند. اگر دانشآموزان با این نوع رفتارها مواجه شوند، ممکن است احساس کنند که نیازی به کار و تلاش شخصی ندارند و در نتیجه، انگیزه آنها برای یادگیری کمرنگ شود. در بلندمدت، این مسئله می تواند به یک فرهنگ علمی نادرست و سطحی منجر شود که در آن تنها بر روی خروجی های آسان و سریع تمرکز می شود و فرآیند یادگیری نادیده گرفته می شود.
همچنین، وابستگی به چنین تکنولوژی هایی می تواند به کاهش تفکر انتقادی منجر شود. وقتی که دانشآموزان با یک سئوال مواجه میشوند، اگر به سادگی بتوانند به یک ابزار هوش مصنوعی مراجعه کنند، هرگز یاد نخواهند گرفت که چگونه به تحلیل و بررسی اطلاعات بپردازند. اگرچه این ابزارها میتوانند به سرعت اطلاعاتی را ارائه دهند، اما این اطلاعات ممکن است همیشه درست یا به روز نباشند. برای یک دانشآموز، ممکن است دشوار باشد که بفهمد چه زمانی اطلاعات ارائه شده دقیق و قابل اعتماد است و چه زمانی نیست. این چالش می تواند به اشتباهات در یادگیری و درک منجر شود، که در نهایت ممکن است بر عملکرد تحصیلی آنها نیز تأثیر منفی بگذارد.
از طرف دیگر، یکی از جنبههای دیگر منفی استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی این است که ممکن است باعث کاهش تعاملات اجتماعی و همکاری بین دانش آموزان شود. در یک محیط آموزشی، کار کردن در گروهها و برقراری ارتباط با دیگران از اهمیت بالایی برخوردار است. هنگامی که دانشآموزان به یک سیستم هوش مصنوعی برای حل مشکلات و پاسخگویی به سئوالات خود تکیه میکنند، فرصتی برای بحث و تبادل نظر با همکلاسیها و معلمها را از دست میدهند. این تعاملات اجتماعی کلیدی برای یادگیری تجربی و توسعه مهارتهای اجتماعی در نوجوانان بسیار مهم هستند.
در نهایت، ممکن است با استفاده مفرط از ابزارهای هوش مصنوعی، دانشآموزان از خود انتظارات کمتری داشته باشند. با توجه به اینکه این ابزارها میتوانند به سرعت به سئوالات پاسخ دهند و مسائل را حل کنند، ممکن است دانشآموزان فکر کنند که موفقیت تحصیلی یک امر آسان و بدیهی است. این تقلید از تلاش و زحمت، میتواند آنها را از درک نیاز به سختکوشی و پایبندی به اهداف بلندمدت باز دارد.این موضوع می تواند به معضلی منجر شود که دانشآموزان تواناییهای شخصی خود را کمتر ارزشمند بدانند و انتظار داشته باشند که هر پرسش یا چالشی در زندگی با یک راهحل فوری و ساده قابل حل است. بنابراین، معلمان و والدین باید بر روی راههای استفاده ایمن و مؤثر از فناوری در یادگیری تأکید کنند و به دانشآموزان کمک کنند تا مهارتهای لازم برای موفقیت در زندگی را توسعه دهند. همچنین باید تأکید شود که یادگیری یک فرآیند زمان بر و نیازمند تلاش و کوشش است و موفقیت ، مرحله ای به دست میآید که در آن درک عمیق و یادگیری به عنوان اساسیترین عناصر شناخته میشوند.