* مهسا صالحی
مدیریت نقدینگی در کسب و کارها، به ویژه در شرایط تورمی، از اهمیت حیاتی برخوردار است و میتواند تعیین کننده بقا و موفقیت یک سازمان باشد. نقدینگی به توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی ها و تعهدات کوتاه مدت خود اشاره دارد. در واقع، نقدینگی نشان می دهد که آیا یک کسب و کار داراییهای کافی برای پوشش دادن بدهیهای جاری خود دارد یا خیر. در شرایط عادی اقتصادی، مدیریت نقدینگی به معنای حفظ تعادل بین داراییها و بدهیهای جاری است، اما در شرایط تورمی، این موضوع اهمیت دوچندان پیدا میکند.
تورم، به معنای افزایش پیوسته و مداوم سطح عمومی قیمتها، تأثیرات گستردهای بر اقتصاد و کسب و کارها دارد. یکی از مهمترین این تأثیرات، کاهش ارزش پول است. وقتی تورم وجود دارد، قدرت خرید پول کاهش مییابد و به عبارت دیگر، با همان مقدار پول نمیتوان مقدار کالای و خدمات قبلی را خریداری کرد. این کاهش ارزش پول، تأثیر مستقیمی بر نقدینگی کسب و کارها دارد. در شرایط تورمی، هزینههای تولید و عملیاتی کسب و کارها افزایش مییابد. قیمت مواد اولیه، دستمزدها، اجاره و سایر هزینهها به دلیل تورم بالا میرود. این افزایش هزینهها، فشار زیادی بر جریان نقدی شرکت وارد میکند. اگر یک شرکت نتواند به موقع این افزایش هزینهها را مدیریت کند و منابع مالی کافی برای پرداخت آنها نداشته باشد، با مشکلات جدی در تأمین نقدینگی مواجه
خواهد شد.
علاوه بر افزایش هزینهها، تورم میتواند باعث کاهش فروش و درآمد شرکتها نیز بشود. وقتی قیمتها به طور مداوم افزایش مییابند، مصرفکنندگان ممکن است تمایل کمتری به خرید کالاها و خدمات داشته باشند. این کاهش تقاضا میتواند منجر به کاهش فروش و در نتیجه کاهش درآمد شرکت شود. کاهش درآمد، به نوبه خود، باعث کاهش نقدینگی و افزایش مشکلات مالی شرکت میگردد. یکی دیگر از چالشهای مدیریت نقدینگی در شرایط تورمی، مربوط به مطالبات و پرداختها است. در شرایط تورمی، ارزش مطالبات یک شرکت به مرور زمان کاهش مییابد. به عبارت دیگر، اگر یک شرکت مبلغی را از مشتریان خود طلب داشته باشد، ارزش واقعی این مبلغ با گذشت زمان و افزایش تورم کمتر میشود. این موضوع، اهمیت وصول به موقع مطالبات را افزایش میدهد. از طرف دیگر، شرکتها باید تلاش کنند تا پرداختهای خود را به تأخیر بیندازند، البته بدون اینکه به روابط خود با تأمینکنندگان آسیب بزنند.
در شرایط تورمی، مدیریت موجودی کالا نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. نگهداری بیش از حد موجودی کالا، باعث افزایش هزینههای انبارداری و نگهداری میشود. از طرف دیگر، کمبود موجودی کالا میتواند منجر به از دست دادن فرصتهای فروش و نارضایتی مشتریان شود.
بنابراین، شرکتها باید تلاش کنند تا سطح موجودی کالا را بهینه کنند و با استفاده از روشهای پیشبینی تقاضا، از انباشت بیش از حد یا کمبود موجودی جلوگیری کنند. یکی از راهکارهای مهم برای مدیریت نقدینگی در شرایط تورمی، استفاده از ابزارهای مالی و اعتباری است. شرکتها میتوانند از تسهیلات بانکی، خطوط اعتباری و سایر ابزارهای مالی برای تأمین نقدینگی مورد نیاز خود استفاده کنند. البته، استفاده از این ابزارها باید با دقت و برنامهریزی انجام شود، زیرا بدهی بیش از حد میتواند مشکلات مالی شرکت را تشدید کند.
علاوه بر این، شرکتها میتوانند با بهبود فرآیندهای داخلی خود، نقدینگی خود را افزایش دهند. به عنوان مثال، بهبود فرآیندهای تولید و کاهش ضایعات میتواند منجر به کاهش هزینهها و افزایش سودآوری شود. همچنین، بهبود فرآیندهای فروش و بازاریابی میتواند منجر به افزایش فروش و درآمد شرکت گردد. قطعا مدیریت نقدینگی در شرایط تورمی نیازمند یک دیدگاه جامع و استراتژیک است. شرکتها باید با دقت وضعیت مالی خود را ارزیابی کنند، تأثیرات تورم را بر کسب و کار خود پیشبینی کنند و راهکارهای مناسب برای مقابله با این تأثیرات را اتخاذ کنند. این راهکارها ممکن است شامل افزایش قیمتها، کاهش هزینهها، بهبود فرآیندها، استفاده از ابزارهای مالی و اعتباری و یا تغییر در استراتژی کسب و کار باشد. شرکتهایی که بتوانند به طور مؤثر نقدینگی خود را در شرایط تورمی مدیریت کنند، نه تنها میتوانند از بحرانها عبور کنند، بلکه میتوانند از فرصتهای جدید نیز بهرهبرداری کنند و به رشد و توسعه پایدار دست یابند.