* مهندس امین رشیدی
آموزش مدیریت، به عنوان یک حوزه تخصصی، نقش حیاتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها ایفا میکند. مدیران کارآمد، موتور محرکه سازمانها و شرکتها هستند و با تصمیمات درست و رهبری اثربخش، میتوانند به رشد و شکوفایی کسب و کارها کمک کنند. اما سئوال اساسی اینجاست که آیا نظام آموزشی ما، اعم از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، توانایی پرورش مدیران کارآمد را دارد؟ آیا فارغالتحصیلان رشتههای مدیریت، پس از پایان تحصیلات، آمادگی لازم برای ورود به دنیای واقعی کسب و کار و رهبری سازمانها را دارند؟ در این مقاله، به بررسی این موضوع مهم و چالشهای پیش روی نظام آموزشی مدیریت در ایران خواهیم پرداخت. یکی از مهمترین چالشهای نظام آموزشی مدیریت در ایران، عدم انطباق محتوای آموزشی با نیازهای واقعی بازار کار است. بسیاری از دروس و سرفصلهای ارائه شده در دانشگاهها، قدیمی و منسوخ شدهاند و با تحولات سریع دنیای کسب و کار همگام نیستند. دانشجویان در طول تحصیل با مباحث نظری و تئوریهای کلاسیک مدیریت آشنا میشوند، اما در عمل، با مهارتها و دانش مورد نیاز برای حل مسائل واقعی سازمانها آشنایی کافی ندارند.
کمبود اساتید مجرب و متخصص، یکی دیگر از مشکلات اساسی نظام آموزشی مدیریت است. بسیاری از اساتید دانشگاهها، تجربه عملی کافی در زمینه مدیریت ندارند و صرفاً به تدریس مطالب نظری و تئوریهای کتابها اکتفا میکنند. این اساتید نمیتوانند دانشجویان را با چالشها و فرصتهای واقعی دنیای کسب و کار آشنا کنند و آنها را برای ورود به بازار کار آماده سازند. ضعف در مهارتهای نرم، یکی دیگر از موانع جدی در پرورش مدیران کارآمد است. مهارتهای نرم، شامل مهارتهای ارتباطی، مهارتهای حل مسئله، مهارتهای رهبری، مهارتهای کار تیمی، و مهارتهای تفکر انتقادی است. این مهارتها برای موفقیت در دنیای کسب و کار ضروری هستند، اما متأسفانه در نظام آموزشی مدیریت ایران، به آنها توجه کافی نمیشود. دانشجویان بیشتر بر روی یادگیری مطالب تخصصی و کسب نمرات بالا تمرکز میکنند و از تقویت مهارتهای نرم خود غافل میشوند.
فقدان کارآموزیهای عملی و فرصتهای شغلی مرتبط، یکی دیگر از مشکلاتی است که فارغالتحصیلان رشتههای مدیریت با آن مواجه هستند. بسیاری از دانشجویان پس از پایان تحصیلات، نمیتوانند فرصتهای کارآموزی مناسبی پیدا کنند تا دانش و مهارتهای خود را در محیط واقعی کسب و کار به کار گیرند. این امر باعث میشود که آنها نتوانند تجربه عملی کافی کسب کنند و برای ورود به بازار کار آماده شوند. عدم توجه به نوآوری و کارآفرینی، یکی دیگر از ضعفهای نظام آموزشی مدیریت در ایران است.
در دنیای امروز، نوآوری و کارآفرینی، کلید موفقیت در کسب و کارها هستند. اما متأسفانه در نظام آموزشی مدیریت ایران، به این موضوعات توجه کافی نمیشود. دانشجویان با مفاهیم نوآوری و کارآفرینی آشنا نمیشوند و مهارتهای لازم برای راهاندازی کسب و کارهای جدید را کسب نمیکنند.
رقابت ضعیف بین دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، یکی دیگر از عواملی است که باعث شده است نظام آموزشی مدیریت در ایران نتواند به طور کامل به اهداف خود دست یابد. بسیاری از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، صرفاً به دنبال جذب دانشجو و کسب درآمد هستند و به کیفیت آموزش و پرورش مدیران کارآمد توجه کافی ندارند. این امر باعث شده است که سطح آموزش مدیریت در ایران، از استانداردهای جهانی عقب بماند. نظام ارزشیابی ناکارآمد، یکی دیگر از چالشهای پیش روی نظام آموزشی مدیریت است. بسیاری از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، از روشهای ارزشیابی سنتی و منسوخ شده استفاده میکنند که نمیتواند به طور دقیق و کامل، سطح دانش و مهارت دانشجویان را ارزیابی کند. این امر باعث میشود که دانشجویان نتوانند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و برای بهبود عملکرد خود تلاش کنند.
برای رفع این چالشها و ارتقای سطح آموزش مدیریت در ایران، لازم است که اقدامات جدی و اساسی انجام شود. در این راستا لازم است که محتوای آموزشی رشتههای مدیریت، با توجه به نیازهای واقعی بازار کار و تحولات سریع دنیای کسب و کار، بازنگری و بهروزرسانی شود. در این بازنگری، باید به مباحث نوین مدیریت، مانند مدیریت استراتژیک، مدیریت بازاریابی دیجیتال، مدیریت زنجیره تأمین، و مدیریت نوآوری، توجه ویژهای شود. دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، برای جذب و تربیت اساتید مجرب و متخصص، برنامههای ویژهای را تدوین و اجرا کنند. در این برنامهها، باید به تجربه عملی و سوابق کاری اساتید، توجه ویژهای شود. همچنین، لازم است که اساتید، به طور مداوم، در دورههای آموزشی و کارگاههای تخصصی شرکت کنند تا دانش و مهارتهای خود را بهروز نگه دارند. در این برنامهها، باید به مهارتهای ارتباطی، مهارتهای حل مسئله، مهارتهای رهبری، مهارتهای کار تیمی، و مهارتهای تفکر انتقادی، توجه ویژهای شود.