امروز: 1404 چهارشنبه 3 ارديبهشت | Wednesday 23 Apr 2025 | اِلأَربِعا ٢٤ شوال ١٤٤٦
تولید بدون بازار؛ سراب کارآفرینی با رویافروشی

 در حال حاضر شرکت‌های زیادی با تکیه بر فروش خطوط تولید به تولیدکنندگان خرده پا، در ظاهر در حال کارآفرینی و توسعه صنایع هستند اما در واقع، اولویت آنها تنها کسب سودی سریع و بدون ریسک است.
به گزارش خبرنگار مهر، در سال‌های اخیر، هم‌زمان با تشدید فشارهای اقتصادی، موج جدیدی از تبلیغات گسترده در فضای مجازی و رسانه‌ها شکل گرفته که مخاطبان را به راه‌اندازی کسب‌وکارهای خانگی یا تولیدی کوچک با خرید ماشین‌آلات ترغیب می‌کند. شرکت‌های زیادی با وعده‌هایی همچون «تولید آسان»، «درآمد بالا در مدت کوتاه» و «بازگشت سرمایه تضمینی»، تجهیزات ساده‌ای مانند دستگاه تولید دستمال کاغذی، لیوان کاغذی یا بسته‌بندی مواد غذایی را به متقاضیان عرضه می‌کنند.
‏اما واقعیت چیزی فراتر از شعارهای تبلیغاتی این شرکت‌هاست؛ بسیاری از خریداران این تجهیزات، پس از سرمایه‌گذاری سنگین، با چالش‌های جدی در بخش عرضه و بازاریابی مواجه می‌شوند. شرکت‌های مذکور اگرچه مدعی تضمین خرید محصولات تولیدکنندگان هستند، اما در عمل، تنها بخشی از محصولات را – معمولاً تا سقف ۵۰ درصد – خریداری می‌کنند. این بدان معناست که تولیدکننده باید برای نیمی از ظرفیت تولید خود، به تنهایی به دنبال بازار بگردد؛ کاری که بدون تجربه، شبکه فروش و بودجه تبلیغاتی، تقریباً غیرممکن است.کارشناسان حوزه کارآفرینی و صنعت معتقدند این مدل کسب‌وکار، بیش از آن‌که به اشتغال‌زایی واقعی بینجامد، نوعی انتقال ریسک به افراد بی‌تجربه و ناامید از شرایط اقتصادی کشور است. این افراد اغلب با سرمایه محدود و امید به آینده‌ای بهتر وارد مسیر تولید می‌شوند، اما خیلی زود با واقعیت تلخ بازار، نبود مشتری و فشار هزینه‌ها روبه‌رو می‌شوند.
پر کردن جیب دلالان و واسطه‌ها
در واقع این شرکت‌ها با تکیه بر فروش خطوط تولید به تولیدکنندگان خرده پا، در ظاهر در حال خلق فرصت‌های اقتصادی و توسعه صنایع به نظر می‌رسند، اما در واقع، تنها به‌دنبال کسب سودی سریع و بدون ریسک هستند.این شرکت‌ها، با تبلیغات رنگارنگ و وعده‌های فریبنده، در ابتدا به خریداران احتمالی این تصور را می‌دهند که با خرید یک خط تولید، به‌راحتی می‌توانند وارد بازار شوند و به سود کلان دست یابند اما پس از گذشت مدتی کوتاه، واقعیت‌های تلخی خود را نشان می‌دهند. بازار با انبوهی از محصولات مشابه پر می‌شود، تقاضا به سرعت اشباع می‌شود و در نهایت، آنچه که باقی می‌ماند، یک انبوه تولید بدون فروش است.
در این میان، مهم‌ترین مسئله‌ای که رخ می‌دهد، عدم تناسب میان عرضه و تقاضا است. شرکت‌ها و تولیدکنندگانی که در ابتدا به‌طور جذاب و وعده‌دهنده وارد این عرصه می‌شوند، به‌سرعت با بحران‌های فروش، پایین بودن کیفیت و مشکلات توزیع روبه‌رو می‌شوند. در این شرایط، سرمایه‌های زیادی که می‌توانستند در مسیر تولید پایدارتر و باکیفیت‌تر هدایت شوند، به‌طور بی‌ثمر در دامی از واسطه‌گری و پخش نادرست منابع گرفتار می‌شوند.در نهایت، این وضعیت نه تنها به ضرر تولیدکنندگان واقعی و مصرف‌کنندگان تمام می‌شود، بلکه آسیب‌های جبران‌ناپذیری به اعتبار بازارهای صنعتی وارد می‌کند. این شکل از کسب‌وکار که هیچ‌گونه ارزش افزوده‌ای به اقتصاد ملی وارد نمی‌کند، تنها به پر کردن جیب دلالان و واسطه‌ها کمک می‌کند و در پایان، هم تولیدکنندگان و هم مصرف‌کنندگان را به نوعی متضرر می‌سازد.
تبلیغات فریبنده و واسطه‌گری در صنعت
از سوی دیگر، نبود نظارت کافی بر عملکرد این شرکت‌ها، موجب شده تا برخی از آن‌ها با استفاده از ترفندهای بازاریابی اغواگرانه و ارائه اطلاعات ناقص، افراد بیشتری را به دام این چرخه معیوب وارد کنند.بررسی‌ها نشان می‌دهد که برخی از این شرکت‌ها با تبلیغات اغراق‌آمیز و وعده‌های فریبنده، تلاش کرده‌اند تا خط تولیدهای ساده‌ای مانند ماشین‌آلات سفره یک‌بار مصرف یا دستمال کاغذی را به بازار عرضه کنند. این شرکت‌ها، با وعده‌های سودهای کلان و چشمگیر به مشتریان، در ظاهر فرصتی طلایی برای ورود به دنیای تولید و تجارت فراهم می‌کنند. اما واقعیت این است که این تبلیغات هیچ‌گاه به اندازه وعده‌ها درست از آب درنمی‌آید. در این تبلیغات، با استفاده از جملات پرطمطراق و اعداد و ارقام غیرواقعی، مشتریان را به خرید ماشین‌آلات تولیدی که تنها برای پر کردن جیب دلالان طراحی شده، ترغیب می‌کنند. وعده‌هایی نظیر «با خرید این ماشین‌آلات، شما در کوتاه‌مدت به سود چند ده برابری خواهید رسید» یا «بازار دستمال کاغذی و سفره یک‌بار مصرف هیچ‌گاه اشباع نمی‌شود»، تنها بخشی از وعده‌های پوچ و اغراق‌آمیز این تبلیغات هستند که در نهایت به ضرر مشتریان و حتی تولیدکنندگان واقعی تمام می‌شود.اما بعد از خریداری این ماشین‌آلات، واقعیت‌های تلخ، خود را نشان می‌دهد. بازار به‌سرعت اشباع می‌شود و تعداد تولیدکنندگان جدید، از تقاضای واقعی برای محصولات فراتر می‌رود. در نتیجه، تولیدکنندگان با مشکل فروش، افت کیفیت و ناتوانی در رقابت با سایر برندها مواجه می‌شوند. در این شرایط، بیشتر افرادی که تحت تأثیر این تبلیغات فریبنده وارد بازار شده‌اند، به‌جای سودآوری، با مشکلات مالی و کاهش اعتبار در بازار مواجه می‌شوند.
 بازار و مشتری؛ ستون‌های اصلی بقای صنعت
نکته دیگر آنکه در دنیای پرشتاب و رقابتی امروز، بقای هر صنعت بیش از هر زمان دیگری به دو عامل کلیدی گره خورده است: بازار و مشتری. این دو مؤلفه نه‌تنها محرک تولید هستند، بلکه جهت‌دهنده مسیر توسعه و ضامن پایداری فعالیت‌های صنعتی محسوب می‌شوند.بررسی‌ها نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از تعطیلی واحدهای صنعتی، به‌ویژه صنایع کوچک و متوسط، ریشه در ضعف در عرضه و بازاریابی دارد. در بسیاری از موارد، مشکل اصلی نه در حوزه تولید، بلکه در مسیر رساندن محصول به بازار هدف و تعامل مؤثر با مشتریان نهفته است. عدم شناخت صحیح از نیازهای بازار، نبود استراتژی‌های بازاریابی مؤثر و عدم دسترسی به شبکه‌های فروش گسترده، موجب می‌شود محصولات تولیدشده، بی‌آنکه به مصرف‌کننده نهایی برسند، در انبارها باقی بمانند و سرمایه در گردش بنگاه‌ها قفل شود.
ادامه در صفحه 8

لینک کوتاه:
http://www.tafahomnews.com/fa/Main/Detail/76267
تبلیغات
تفاهم آنلاین
تبلیغات
نقش نیوز
بعدی
قبلی

معرفی فرصت سرمایه‌گذاری 
به ارزش بیش از
۱۳۵ میلیارد دلار
راهکارهای هوشمندسازی صنایع در توسعه 
اقتصاد دیجیتالنرخ تورم 
در فروردین ماه 
به ۳۳.۲ درصد رسید
رفع موانع تولید 
از پیش روی 
صنعت فرش
چین از موفق‌ترین نمونه‌های جهانی 
در مهار ترافیکتولید بدون بازار؛ سراب کارآفرینی با رویافروشیخطرناک‌ترین قمار اقتصادی با سرمایه ملی

افزایش تعرفه واردات خودرو مورد تائید مجلس نیستجزییات بیمه‌ رایگان 
کودکان کار ضرورت احیای استارتاپ ویکند در دانشگاه‌ها
  • شماره 5248
  • 1404 چهارشنبه 3 ارديبهشت

30 شماره آخر نشریه

ویژه‌نامه شماره 222