* مینا دیوبند
در نگاه اول، این گزاره که «ایرانیان در کار گروهی ضعیف هستند» به یک باور عمومی تبدیل شده است. بسیاری از منتقدان اشاره می کنند که ایرانیان بیشتر فردگرا هستند و در فعالیت های جمعی با چالش های متعددی روبه رو می شوند. اما آیا این تصویر با واقعیت تاریخی و فرهنگی ایران همخوانی دارد؟ پاسخ این پرسش را باید در لایه های عمیق تر تاریخ و جامعه شناسی جستجو کرد. برخلاف تصور رایج، ایران باستان نمونه های درخشانی از همکاری و کار گروهی را در خود جای داده است. نظام «پارتو» در دوران هخامنشیان، یکی از نخستین سیستم های مدیریت مشارکتی در جهان بود که بر پایه تقسیم مسئولیت و هماهنگی بین اقوام مختلف امپراتوری استوار شده بود.
فضای كار گروهی در هر جامعه ای از مولفههای پیشرفت آن محسوب می شود.چون ناخودآگاه زمانی كه افراد یك جامعه فرهنگ كار دسته جمعی را سر لوحه کارشان در فعالیت ها قرار می دهند ، تمایل بیشتری نیز برای تلاش در جهت سازندگی آن جامعه شكل میگیرد.در خصوص مزایا و كاركردهای كار گروهی باید اذعان نماییم :از جمله مزایای كار جمعی که می توان به آن اشاره نمود، عبارتند از افزایش احساس ارزشمندی در افراد و ایجاد انگیزش و ارزش درونی برای مشاركت كنندگان ، كاهش هزینه خدمات، ، توسعه اقتصاد پایدار در كشور، تقویت احساس مسئولیت و مهم تر از همه افزایش ارزش دانش بومی .
در این راستا ، حتی هرودوت، تاریخنگار یونانی، در نوشته های خود به شیوه های تعاونی ایرانیان در ساخت جاده ها ، سیستم آبرسانی و مدیریت منابع طبیعی اشاره می کند. یکی از بارزترین نمونه های کار گروهی در ایران باستان، «بنه» است؛ نظامی که تا چند دهه پیش در روستاهای ایران رواج داشت. در این سیستم، کشاورزان به صورت مشارکتی زمین ها را شخم می زدند، آبیاری می کردند و محصول را تقسیم می کردند. این شیوه نه تنها باعث افزایش بهره وری می شد، بلکه پیوندهای اجتماعی را نیز تقویت می کرد.
فرهنگ ایرانی مملو از آیین ها و سنت هایی است که روحیه جمعی را تقویت می کنند. در کردستان، مراسم «هوره» (آواز جمعی) نمادی از هماهنگی و اتحاد است. در سیستان و بلوچستان، «یارمه» (همیاری در ساخت خانه) نشان می دهد که چگونه جامعه محلی بدون چشم داشت مالی، برای کمک به یکدیگر بسیج می شد. حتی در آیین های عزاداری محرم، سازماندهی دسته های عظیم هیئت ها بدون هیچ ساختار سلسله مراتبی، نمونه دیگری از مهارت ایرانیان در خودسازماندهی جمعی است.
اگر ایرانیان چنین پیشینه درخشانی در کار گروهی دارند، چرا امروز با چالش های جدی در این زمینه مواجه هستند؟
چند عامل کلیدی در این تغییر نقش داشته اند: شکاف بین سنت و مدرنیته، بی اعتمادی نهادینه شده، فردگرایی افراطی و ضعف در سیستم های مدیریت مشارکتی. سیستم های سنتی همیاری مانند «بنه» و «یارمه» در برابر نظام های اقتصادی جدید رنگ باخته اند، اما جایگزین های کارآمدی برای آنها ایجاد نشده است. تحولات سیاسی و اقتصادی دهه های اخیر، بی اعتمادی را در لایه های مختلف جامعه افزایش داده و همکاری را دشوارتر کرده است. تبلیغات مصرف گرایی و موفقیت های فردی، ارزش های جمع گرایانه را تحت الشعاع قرار داده است. بسیاری از شرکت ها و استارتآپ های ایرانی به جای ساختارهای دموکراتیک، بر مدیریت متمرکز و سلسله مراتبی تکیه می کنند. با این حال، نشانه هایی از بازگشت به روحیه جمعی در جامعه امروز ایران دیده می شود. رشد استارتآپ های نوپا، شکل گیری تعاونی های دانش بنیان و افزایش محبوبیت کارهای داوطلبانه در بین جوانان، نویدبخش آینده ای است که در آن ایرانیان دوباره هنر فراموش شده کار گروهی را احیا می کنند. برای تقویت این روند، توسعه فرهنگ تعاونی، تقویت اعتماد اجتماعی و بازخوانی سنت های فراموش شده می تواند راهگشا باشد. آموزش مفاهیم کار تیمی از مدارس تا دانشگاه ها و ترویج مدل های کسب وکار مشارکتی ضروری به نظر می رسد. شفافیت در روابط اقتصادی و کاهش فساد می تواند بی اعتمادی تاریخی را کاهش دهد. احیای سیستم های سنتی مانند «پارتو» و «بنه» در قالب های مدرن می تواند راه حل مناسبی باشد. اتهام «ضعف در کار گروهی» به ایرانیان، نادیده گرفتن هزاران سال تجربه موفق همکاری جمعی است. مشکل امروز ما نه فقدان توانایی، بلکه فراموشی روش هایی است که نیاکان مان به خوبی از آن استفاده می کردند. کلید حل این معضل، نه در تقلید صرف از مدل های غربی، بلکه در تلفیق خرد کهن ایرانی با فناوری های نوین است. اگر بتوانیم این پیوند را ایجاد کنیم، شاید بار دیگر شاهد ظهور «معجزه کار گروهی» در ایران باشیم؛ معجزه ای که روزی تخت جمشید را بنا کرد و امروز می تواند استارتآپ های آینده را متحول سازد. این تحول نیازمند بازتعریف مفاهیم همکاری در بستر فرهنگی ایران است. باید پذیرفت که کار گروهی در ایران امروز نیازمند فرمولی جدید است که هم اصالت تاریخی داشته باشد و هم پاسخگوی نیازهای عصر حاضر باشد. جوانان ایرانی امروز در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نشان داده اند که می توانند پروژه های جمعی بزرگی را سازماندهی کنند. این ظرفیت اگر به درستی هدایت شود، می تواند بنیانگذار رنسانسی جدید در فرهنگ کار جمعی ایران باشد. در نهایت، مسئله اصلی نه توانایی ایرانیان در کار گروهی، بلکه ایجاد بسترهای مناسب برای بروز این توانایی هاست. زمانی که شرایط مهیا شود، بدون شک ایرانیان می توانند همانند نیاکان خود، شاهکارهای همکاری جمعی را خلق کنند. این مهم تنها با باور به توانایی های تاریخی و فرهنگی جامعه ایرانی محقق خواهد شد.
* سردبیر