* مهندس فاطمه یحیایی
اعتیاد دیجیتال به عنوان یکی از چالشهای نوظهور در عصر حاضر، تأثیرات عمیقی بر جامعه ایران و به ویژه نسل جوان گذاشته است. این پدیده که در ابتدا به عنوان یک رفتار عادی و حتی مثبت در استفاده از فناوریهای جدید تلقی میشد، امروزه به معضلی جدی تبدیل شده که نه تنها سلامت روانی افراد را تحت تأثیر قرار داده، بلکه کارآفرینی و بهرهوری اقتصادی را نیز با مخاطراتی مواجه ساخته است. در جامعه ایران که بیش از 60 درصد جمعیت آن را جوانان تشکیل میدهند، گسترش روزافزون استفاده نادرست از فضای مجازی و ابزارهای دیجیتال، زنگ خطری است که باید جدی گرفته شود. آمارها نشان میدهد متوسط زمان استفاده از اینترنت در ایران به بیش از9 ساعت در روز رسیده که این رقم در میان نوجوانان و جوانان حتی بیشتر است. این وضعیت زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم بخش عمدهای از این زمان صرف فعالیتهای غیرمولد و گاه مخربی مانند گشتوگذار بیهدف در شبکههای اجتماعی، بازیهای آنلاین اعتیادآور و مصرف محتوای کمارزش میشود.
تأثیرات منفی اعتیاد دیجیتال بر کارآفرینی و اقتصاد دانشبنیان را میتوان در چند سطح مورد بررسی قرار داد. در سطح فردی، کاهش تمرکز و اختلال در عملکرد شناختی از مهمترین پیامدهای این پدیده است. مطالعات نشان دادهاند که اعتیاد به فضای مجازی میتواند ظرفیت حافظه فعال را کاهش دهد، توانایی حل مسئله را تحت تأثیر قرار دهد و خلاقیت را که از ارکان اصلی کارآفرینی است، تضعیف کند. بسیاری از جوانان مستعد و بااستعداد که میتوانند نیروهای کارآفرین و خلاق جامعه باشند، ساعتهای ارزشمند خود را در فعالیتهای بیثمر دیجیتال هدر میدهند و این به معنای هدررفت سرمایههای انسانی کشور است. از سوی دیگر، تغییر الگوهای خواب و بیداری در میان معتادان دیجیتال، کیفیت کار و بهرهوری را به شدت کاهش داده است. کارآفرینان جوانی که شبها تا دیروقت با گوشیهای همراه خود مشغول هستند، روز بعد را با خستگی و عدم تمرکز کافی آغاز میکنند و این چرخه معیوب به تدریج هم سلامت آنها را به خطر میاندازد و هم کیفیت کارشان را پایین میآورد.
در سطح اجتماعی، اعتیاد دیجیتال موجب کاهش تعاملات چهرهبهچهره و تضعیف مهارتهای ارتباطی شده است. از طرفی، فرهنگ “یکشبه پولدار شدن” که در برخی از شبکههای اجتماعی تبلیغ میشود، ذهنیت نادرستی در میان جوانان ایجاد کرده و آنها را از مسیر کارآفرینی اصولی و پایدار منحرف میکند. بسیاری از جوانان به جای یادگیری مهارتهای کاربردی و طی کردن مسیر طبیعی کارآفرینی، به دنبال روشهای زودبازده و غیرواقعی هستند که معمولاً نتیجهای جز سرخوردگی و اتلاف وقت ندارد. در سطح کلانتر، اعتیاد دیجیتال میتواند بر اقتصاد ملی تأثیر منفی بگذارد. کاهش بهرهوری نیروی کار، افزایش هزینههای درمانی ناشی از مشکلات سلامت روان و جسم مرتبط با استفاده بیش از حد از فناوری، و هدررفت ساعتهای کاری ارزشمند، همگی میتوانند رشد اقتصادی را با مانع مواجه کنند.
از دیدگاه کارآفرینی، این وضعیت به معنای از دست رفتن فرصتهای نوآوری و توسعه کسبوکارهای جدید است. در حالی که فناوریهای دیجیتال میتوانند ابزارهای قدرتمندی برای کارآفرینی باشند، استفاده نادرست از آنها نتیجه معکوس داشته و به جای تسهیل فرآیندهای کارآفرینانه، مانع رشد و توسعه میشوند.
اما راهحل چیست؟ چگونه میتوان از این تهدید، فرصتی برای رشد کارآفرینی ساخت؟ اولین قدم، افزایش آگاهی عمومی درباره خطرات اعتیاد دیجیتال و تأثیرات منفی آن بر کارآفرینی است. آموزش سواد دیجیتال و رسانهای باید به یکی از اولویتهای نظام آموزشی تبدیل شود. جوانان باید یاد بگیرند که چگونه از فناوری به صورت هوشمندانه و هدفمند استفاده کنند، نه اینکه اجازه دهند فناوری آنها را مدیریت کند. در این زمینه، نقش خانوادهها بسیار مهم است. والدین باید با وضع قوانین معقول برای استفاده از ابزارهای دیجیتال در خانه، الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند. از طرفی، کارآفرینان و مدیران کسبوکارها میتوانند با ایجاد سیاستهای هوشمندانه در محیط کار، مانند تعیین زمانهای مشخص برای استفاده از شبکههای اجتماعی و تشویق به تعاملات حضوری، فرهنگ سالمتری را در محیطهای کاری ایجاد کنند.
نکته مهم این است که نباید فناوری و ابزارهای دیجیتال را به کلی بد و ناکارامد جلوه داد. این ابزارها اگر به درستی استفاده شوند، میتوانند فرصتهای بینظیری برای یادگیری، شبکهسازی و رشد کسبوکارها ایجاد کنند. بسیاری از کارآفرینان موفق امروزی از همین فناوریها برای توسعه کسبوکارهای خود استفاده میکنند. چالش اصلی، ایجاد تعادل در استفاده از این ابزارها و جلوگیری از تبدیل شدن آنها به عامل بازدارنده رشد فردی و اجتماعی است.
نسلی که یاد بگیرد چگونه از فناوری به صورت هوشمندانه استفاده کند، قطعاً میتوانند افراد خلاق و موفقی نیز باشد که نه تنها به رشد خود، بلکه به پیشرفت کل جامعه کمک میکنند.