* دکتر حوریه یحیایی
تصور کنید دنیایی که در آن زبالههای شما نه تنها مشکل زیستمحیطی ایجاد نمیکنند، بلکه به یکی از سودآورترین داراییهای مالی شما تبدیل میشوند. این دیگر یک رویای تخیلی نیست؛ واقعیتی است که استارتاپهای پیشرو در حوزه اقتصاد چرخشی از سوئد تا سنگاپور در حال خلق آن هستند. در عمق این تحول، یک پارادایم شکننده نهفته است: آنچه زمانی هزینه دفع داشت، امروز به کالایی با ارزش مبادلهای بالا تبدیل شده است.
داستان از جایی آغاز میشود که یک نسل جدید از کارآفرینان به جای جنگ با زباله، آن را به عنوان ماده خام یک انقلاب صنعتی جدید دیدند. در قلب استکهلم، استارتاپی به نام «Renewcell» با فناوری اختصاصی خود الیاف کهنه پنبهای را به پارچههای لوکس برندهایی مانند H&M و Levi’s تبدیل میکند. این شرکت که در سال ۲۰۲۲ به ارزش بیش از ۵۰۰ میلیون دلار رسید، تنها نمونهای از موج جدیدی است که صنعت مد، دومین آلاینده بزرگ جهان را تحت تأثیر قرار داده است. اما این تنها بخش کوچکی از ماجراست. در سنگاپور، شرکت «BlueRen» با همکاری دولت، سیستم هوشمندی طراحی کرده که زبالههای الکترونیکی را در کمتر از ۴۸ ساعت به فلزات گرانبها تبدیل میکند.فرآیندی که ۹۸٪ انرژی کمتری نسبت به استخراج معادن مصرف میکند.
آنچه این مدلها را از کسبوکارهای سنتی متمایز میکند، تغییر معادله سودآوری است. برخلاف صنایع خطی که سود آنها تابعی از کاهش هزینههای تولید است، اقتصاد چرخشی یک مزیت رقابتی ذاتی دارد: دسترسی به مواد اولیه تقریباً رایگان. برای مثال، «Rubicon»استارتاپی که مدیریت زبالههای شهری را متحول کرده با ایجاد پلتفرمی که زبالههای ساختمانی را مستقیماً به کارخانههای بازیافت متصل میکند، نه تنها ۶۰٪ هزینههای شهرداریها را کاهش داده، بلکه درآمد جدیدی از فروش مواد بازیافتی ایجاد کرده است. این شرکت که در ابتدا با ۱۰۰۰۰ دلار سرمایهگذاری شخصی آغاز به کار کرد، امروز بیش از ۱ میلیارد دلار ارزشگذاری شده است. اما عمق استراتژیک این تحول زمانی آشکار میشود که به نقش سرمایهگذاران خطرپذیر نگاه کنیم. در سال ۲۰۲۳، سرمایهگذاری در استارتاپهای حوزه اقتصاد چرخشی به رکورد ۸٫۷ میلیارد دلار رسید با این حال، بزرگترین مانع پیش روی این انقلاب، زیرساختهای ذهنی است. بسیاری از سیاستمداران و حتی کارآفرینان سنتی هنوز زباله را به عنوان یک «مشکل» میبینند، نه یک «فرصت». این دقیقاً همان جایی است که کارآفرینان چرخشی در حال بازنویسی قواعد بازی هستند. در برلین، استارتاپ «Circuly» مدل اجارهای لوازم الکترونیکی را آزمایش کرده که در آن محصولات پس از پایان عمر مفید، توسط خود شرکت بازیافت میشوند.
این مدل نه تنها فروش یکباره را به درآمد مکرر تبدیل کرده، بلکه دادههای ارزشمندی برای طراحی محصولات پایدارتر فراهم میکند.
اما آیا اقتصاد چرخشی میتواند از یک روند تجاری به یک استاندارد جهانی تبدیل شود؟ شواهد نشان میدهد که این تحول اجتنابناپذیر است. اتحادیه اروپا از سال ۲۰۳۰ فروش محصولات یکبارمصرف را ممنوع خواهد کرد، در حالی که کالیفرنیا قوانین سختگیرانهای برای بازیافت اجباری تصویب کرده است. این مقررات نه تنها تهدیدی برای کسبوکارهای سنتی است، بلکه فرصتی تاریخی برای کارآفرینانی است که میتوانند زباله را به ثروت تبدیل کنند.
در نهایت، موفقیت در این حوزه نیازمند ترکیبی نادر از خلاقیت، فناوری و مدلسازی مالی است. استارتاپهای پیشرو ثابت کردهاند که حل مشکلات زیستمحیطی میتواند سودآورتر از ایجاد آنها باشد. شاید روزی برسد که واژه «زباله» به کلی از فرهنگ لغت کسبوکار حذف شود و به جای آن، اصطلاح «مواد خام ثانویه» جایگزین شود، زمانی که دورریز نه پایان خط تولید، بلکه آغاز یک چرخه ارزش جدید خواهد بود. این آیندهای است که کارآفرینان چرخشی امروز در حال ساختن آن هستند؛ آیندهای که در آن سطلهای زباله به معادن جدید طلا تبدیل شدهاند.