* سعیده اسکندری
یکی از نکاتی که در روزهای اخیر و به طور خاص در بحبوحه جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم اشغالگر قدس علیه ایران قابل مشاهده بود، تلاش های گسترده دشمن اسرائیلی و متحدان آن با هدف فلج کردن اقتصاد کشورمان بود. در این راستا، رژیم صهیونیستی بر آن بود تا به زعم خود با ایجاد فضای رعب و وحشت در ایران، فعالیت های اقتصادی و خدمت رسانی را در ایران متوقف و از این رهگذر، ایران را به تصور خود به نقطه تسلیم بکشاند.
با این همه، غلیان احساسات وطن پرستانه پس از تجاوز صهیونیست ها به کشورمان در ایران، صرفا با حضور میدانی مردم در شهرهای مختلف ایران و حمایت از نظام سیاسی و کشورشان آشکار نشد بلکه در حوزه اقتصادی و خدمت رسانی نیز شاهد یک جهاد معنادار بودیم که تا حد زیادی نقشه های دشمنان علیه ایران را بر باد داد. جالب است که این مساله به قدری محسوس و عینی بود که حتی رسانه های خارجی و خبرنگاران آن ها که در ایران مستقر بودند نیز بر این مساله صحه گذاشتند و نسبت به آن ابراز تعجب می کردند.
به عنوان مثال همگان ویدئوی نانوایی را مشاهده کردند که علی رغم اینکه برادرش شهید شده بود و او تنها نیم ساعت از این مساله مطلع شده بود، با این حال، سر کار خود حاضر شد و مانع از آن شد تا در بحبوحه بحران، مردم با مشکل در تامین نان رو به رو شوند. بانک های کشورمان علی رغم مواجهه با حملات سنگین سایبری، خیلی زود این حملات را دفع و در دسترس قرار گرفتند. در حوزه شبکه تولید و توزیع کالاهای اساسی در فروشگاهها نیز هرچه از ساعات ابتدایی تجاوز دشمن اسرائیلی به کشورمان فاصله گرفتیم وضعیت بهتر شد. دولتیها نیز همه پای کار بودند و سعی داشتند آب در دل مردم تکان نخورد.
در این نقطه، جدای از فعالان حوزه نظامی، در عرصه اقتصادی نیز به عینه مشاهده کردیم که سربازان و فرماندهان اقتصادی وظیفه خود را به خوبی انجام دادند. روندی که البته همچنان نیز ادامه دارد و با توجه به تجربیات دوره جنگ، انتظار می رود که در آینده بر شدت و میزان آمادگی ها در مواجهه با رویدادهای اینچنینی در کشورمان افزوده شود. در این میان، نکته اصلی این است که روحیه ملی گرایی و وطن دوستی در ایرانیان، در هر حوزه ای معجزه می کند. به طور خاص در حوزه اقتصادی، یکی از نمودهای عینی این مساله را در جریان جنگ 12 روزه مشاهده کردیم. دورهای که در قالب آن، همه دست به دست هم دادند تا آنچه دشمن می خواهد و سعی دارد ایران زمین بخورد، محقق نشود.
نکته مهم در این رابطه این است که مسوولان عرصه حکمرانی اقتصادی در ایران باید تا جای ممکن این روحیه را گرامی بدارند و از آن به نفع کشورمان استفاده کنند و بسترهای مساعد برای آزاد شدن ظرفیت ها و استعدادها به نفع ایران را فراهم سازند. به بیان ساده تر، با مشاهده این تجربه موفق، باید برنامه ای مشخص برای فعال سازی حداکثری ظرفیت ها در راستای منافع ملی کشورمان تدوین شود. موضوعی که خود از چشماندازی کلان برای ایران دستاوردساز و قدرتآفرین است.