* مریم اختری
تصویر کودکی که با تبلت در دست به جای شنیدن قصه از پدر و مادر، در حال تماشای ویدئوی یک یوتیوبر است، امروز به صحنهای عادی در بسیاری از خانهها تبدیل شده است. این تغییر ظریف اما عمیق در شیوههای تربیتی، نشانگر تحولی بنیادین در مفهوم فرزندپروری است؛ تحولی که در آن الگوریتمهای پیشنهاد محتوا به تدریج جایگزین نقش سنتی والدین در آموزش، سرگرمی و حتی شکلدهی به ارزشهای کودکان میشوند. این دگردیسی در حالی رخ میدهد که بسیاری از والدین هنوز به طور کامل از ابعاد و پیامدهای آن آگاه نیستند.
کودکان امروز نخستین نسلی هستند که از بدو تولد در محیطی اشباعشده از محتوای دیجیتال رشد میکنند. تحقیقات نشان میدهد میانگین سنی شروع استفاده از دستگاههای هوشمند در بسیاری از کشورها به زیر ۳ سال کاهش یافته است. این در حالی است که مغز کودکان در این سنین در حساسترین مرحله رشد شناختی و عاطفی قرار دارد. الگوریتمهای پیشنهاد محتوا که بر اساس اصول روانشناسی رفتاری طراحی شدهاند، بهراحتی میتوانند این ذهنهای در حال شکلگیری را تحت تأثیر قرار دهند. پلتفرمهایی مانند یوتیوب کیدز با انبوهی از ویدیوهای رنگارنگ و جذاب، عملاً به مربیانی تماموقت تبدیل شدهاند که بدون هیچ نظارت و استاندارد آموزشی مشخصی، محتوای خود را به خورد کودکان میدهند.
خطرات “خودآموزی دیجیتال” زمانی آشکارتر میشود که به محتوای برخی از این ویدئوها نگاه دقیقتری بیندازیم.
ادامه در صفحه 2