* امین رشیدی
خشکسالی و کمآبی سالهاست که مانند شمشیری بر فراز سر کشاورزان ایرانی سایه افکنده است. اما در میان این شرایط سخت، گروهی از کشاورزان پیشرو نه تنها تسلیم نشدهاند، بلکه با تغییر نگرش و بهکارگیری روشهای نوین، معادلات را به نفع خود تغییر دادهاند. این کشاورزان به ما نشان میدهند که کمآبی میتواند نه یک تهدید، بلکه فرصتی برای تحول و پیشرفت باشد. کلید این تحول در تغییر اساسی نگاه به کشاورزی نهفته است. دیگر نمیتوان به روشهای سنتی و مصرف آب بیرویه ادامه داد. کشاورزان موفق امروز بهجای مقابله با طبیعت، با آن همسو شدهاند. آنها دریافتهاند که باید “بیشتر با آب کمتر” تولید کرد. این تغییر نگرش نیازمند پذیرش سه اصل اساسی است: انتخاب محصولات مناسب، بهینهسازی مصرف آب و ایجاد ارزش افزوده. انتخاب محصولات استراتژیک اولین گام این تحول است. کشاورزان هوشمند بهجای اصرار بر کشت محصولات آببر سنتی، به سراغ گونههایی رفتهاند که با شرایط کمآبی سازگارترند و ارزش اقتصادی بالاتری دارند. زعفران، گیاهان دارویی، گلهای زینتی و برخی انواع پسته نمونههای موفقی از این تغییر نگرش هستند. یک کشاورز در خراسان با جایگزینی زعفران بهجای محصولات سنتی، نه تنها مصرف آب را تا ۸۰ درصد کاهش داده، بلکه درآمد خود را چندین برابر کرده است.
اما انتخاب محصول مناسب تنها بخشی از راهکار است. بهینهسازی روشهای آبیاری تحولی است که میتواند معجزه کند. سیستمهای آبیاری قطرهای و زیرسطحی، هرچند در ابتدا هزینهبر هستند، اما در میانمدت به صرفهجویی قابل توجه در مصرف آب و افزایش بازدهی محصول منجر میشوند. یک باغدار در یزد با نصب سیستم آبیاری هوشمند، همزمان با کاهش ۶۰ درصدی مصرف آب، افزایش ۳۰ درصدی محصول را تجربه کرده است. فناوریهای نوین نیز به کمک کشاورزان آمدهاند.
استفاده از حسگرهای رطوبتسنج خاک، تصویربرداری ماهوارهای و سیستمهای هوشمند پایش مزرعه به کشاورزان اجازه میدهد دقیقاً بدانند چه زمانی و چه مقدار آبیاری لازم است. این دقت عملیاتی باعث میشود هر قطره آب در جای مناسب خود مصرف شود.
یک گروه کشاورز در اصفهان با استفاده از این فناوریها موفق شدهاند بازدهی مصرف آب را تا ۴۰ درصد افزایش دهند. اما تحول واقعی زمانی اتفاق میافتد که کشاورزان از مرحله تولید خام فراتر رفته و به سمت ایجاد ارزش افزوده حرکت کنند. تبدیل محصولات کشاورزی به فرآوردههای با ارزشتر نه تنها سود بیشتری ایجاد میکند، بلکه وابستگی به حجم بالای تولید را کاهش میدهد. یک تعاونی زنان روستایی در کرمان با تبدیل پسته به محصولات فرآوری شده مانند کره پسته و شیرینیهای ویژه، درآمد خود را پنج برابر افزایش دادهاند، درحالی که میزان آب مصرفی را ثابت نگه داشتهاند.
کشاورزی قراردادی و ارتباط مستقیم با بازار نیز از راهکارهای مؤثر است. وقتی کشاورز بداند محصولش را به چه قیمتی و به چه کسی خواهد فروخت، میتواند با اطمینان بیشتری در روشهای نوین سرمایهگذاری کند. برخی کشاورزان با انعقاد قراردادهای مستقیم با فروشگاههای زنجیرهای و صادرکنندگان، نه تنها از دلالها بینیاز شدهاند، بلکه با برنامهریزی دقیقتر، مصرف آب را بهینه کردهاند. آموزش و تبادل تجربه نیز نقش کلیدی در این تحول دارد. کشاورزان پیشرو که به روشهای نوین روی آوردهاند، میتوانند الهامبخش دیگران باشند. تشکیل گروههای همیار کشاورزی و تعاونیهای محلی باعث شده تجربیات موفق سریعتر منتشر شود. در منطقهای در فارس، کشاورزان با تشکیل یک تعاونی، هزینههای تبدیل به سیستم آبیاری نوین را بین خود تقسیم کردهاند و همگی از مزایای آن بهرهمند شدهاند.
مسئله مهم دیگر توجه به خاک به عنوان سرمایه اصلی کشاورزی است. کشاورزان موفق دریافتهاند که خاک سالم به آب کمتری نیاز دارد. استفاده از کودهای آلی، کشت تناوبی و روشهای حفاظت از خاک، ظرفیت نگهداری آب در خاک را افزایش میدهد. یک کشاورز در آذربایجان با احیای روشهای سنتی حفاظت از خاک همراه با دانش نوین، موفق شده نیاز آبی مزرعه خود را به نصف کاهش دهد. تنوع بخشی به منابع درآمد نیز از راهکارهای هوشمندانه است. کشاورزان پیشرو بهجای تکیه بر یک محصول، به فعالیتهای جنبی مانند گردشگری کشاورزی، پرورش زنبورعسل یا تولید صنایع دستی روی آوردهاند. این تنوع نه تنها درآمد آنها را افزایش داده، بلکه فشار بر منابع آبی را کاهش داده است. یک خانواده کشاورز در مازندران با ایجاد مزرعهای آموزشی برای شهرنشینان، درآمد جدیدی ایجاد کرده که مکمل درآمد کشاورزی آنهاست. سیاستهای حمایتی دولت نیز میتواند به این تحول کمک کند. ارائه تسهیلات کمبهره برای تغییر سیستمهای آبیاری، حمایت از بیمه محصولات کمآببر و ایجاد بازارهای تضمینی برای این محصولات، انگیزه کشاورزان برای تغییر را افزایش میدهد. در برخی استانها، طرحهای مشارکتی دولت و کشاورزان نتایج چشمگیری در کاهش مصرف آب داشته است.
نکته پایانی این که مقاومت در برابر کمآبی نیازمند نگاهی سیستماتیک و همهجانبه است. این فقط انتخاب یک روش آبیاری یا یک محصول خاص نیست، بلکه تغییر در کل نظام تصمیمگیری کشاورزی است. کشاورزان موفق امروز بهجای واکنش به بحران، به دنبال پیشبینی و برنامهریزی هستند. آنها با ثبت دقیق اطلاعات مزرعه، تحلیل دادهها و مشورت با کارشناسان، تصمیمهای آگاهانهتری میگیرند. تجربه این کشاورزان پیشرو نشان میدهد که کمآبی میتواند سرآغاز تحولی مثبت باشد. آنها ثابت کردهاند که با دانش، خلاقیت و اراده میتوان نه تنها با چالش کمآبی کنار آمد، بلکه از آن به عنوان فرصتی برای رشد و توسعه استفاده کرد. آینده کشاورزی ایران به دست کسانی ساخته خواهد شد که بهجای ترس از تغییر، آن را در آغوش بگیرند و از آن به نفع خود و جامعه بهره ببرند. این راه ساده نیست، اما شدنی است و ثمره آن کشاورزی پایدار و سودآور خواهد بود که هم به نفع کشاورز است و هم به نفع محیط زیست.