* مهندس امین رشیدی
تابستان نفسگیر تهران بود و آفتاب سوزان تمام وجودم را میسوزاند، تا اینکه چشمم به دستفروشی افتاد که با یک ایده ساده، هم خودش را از گرمای جانکاه نجات داده بود و هم درآمدی چندبرابر شغل دائمیاش داشت. یک چرخ دستی کوچک پر از بطریهای آب معدنی که روی هر کدام برچسب «آب خنک با طعم میوه» خورده بود. همین ایده ساده، در گرمای ۴۰ درجه، روزانه بیش از یک میلیون تومان برایش سود داشت. اینجا بود که فهمیدم ثروت واقعی شاید در کارهای دائمی نباشد، بلکه در تشخیص زمانهای طلایی سال و استفاده هوشمندانه از آنهاست.
کسبوکارهای فصلی مثل معادن طلایی هستند که فقط در زمانهای خاصی از سال قابل استخراجند. برخلاف مشاغل سنتی که در تمام طول سال یکنواخت پیش میروند، این مشاغل در بازههای زمانی کوتاه، سودهایی باورنکردنی ایجاد میکنند. رمز موفقیت در این است که بدانی مردم در هر فصل دقیقاً به چه چیزی نیاز دارند و این نیاز چگونه میتواند به فرصتی برای درآمدزایی تبدیل شود.
بهار با نوروزش از راه میرسد و بازار تقاضا برای سبدهای هدیه لوکس، آجیلهای خاص و گیاهان آپارتمانی به اوج میرسد. یک جوان خلاق در مشهد درسال های گذشته با ایده «سبدهای هدیه محلی» توانست در کمتر از یک ماه بیش از ۵۰ میلیون تومان سود کند. ترکیب محصولات سنتی مثل زعفران و زرشک با بستهبندیهای مدرن، تحویل درب منزل و یک پیج اینستاگرام ساده، فرمول موفقیت او بود. تابستان که میآید، قانون بازی عوض میشود. در شمال کشور، اجاره دادن وسایل کمپینگ به مسافران میتواند در سه ماه بیشتر از درآمد سالانه یک شغل اداری سود داشته باشد. یک خانواده در رامسر با سرمایه اولیه ۱۰ میلیون تومان، مجموعهای از چادر، اجاق گاز مسافرتی و زیرانداز تهیه کردند و با قیمت روزانه اجاره، تمام سرمایهشان را در هفته اول بازگرداندند. خلاقیت آنها در اضافه کردن خدمات «کمپینگ همراه با راهنما» بود که برای خانوادههای تهرانی جذابیت خاصی داشت.
محرم و صفر فصل دیگری از این داستان است. نیاز به محصولات و خدمات خاص این ایام، بازار داغی را ایجاد میکند. یک گروه جوان در یزد با ترکیب هنر سنتی و تکنولوژی جدید، پرچمهای دیجیتالی طراحی کردند که هم زیبایی پرچمهای سنتی را داشت و هم امکان پخش مداحی به صورت بلوتوثی را فراهم میکرد. این ایده ساده در کمتر از دو هفته بیش از ۲۰۰ میلیون تومان فروش داشت. زمستان با نیازهای خاص خودش میآید. در شهرهای سردسیر، خدمات برفروبی میتواند به یک کسبوکار پرسود تبدیل شود. یک دانشجو در همدان با تشکیل تیمی از دوستانش و خرید چند دستگاه پارو و نمکپاش، توانست در اولین برف سنگین سال، روزانه بیش از ۲ میلیون تومان درآمد داشته باشد.
نوآوری او در ارائه «پکیج کامل ایمنی زمستانی» برای مغازهداران بود که شامل برفروبی، نمکپاشی و نصب علائم هشدار میشد.
اما راز واقعی موفقیت در این کسبوکارها چیست؟ اول، شناخت دقیق نیازهای فصلی جامعه است. دوم، سرعت عمل در اجرای ایدهها. سوم، و شاید از همه مهمتر، توانایی تبدیل یک خدمت ساده به یک «تجربه منحصربهفرد». همان دستفروش آبهای طعمدار، کارش را با اضافه کردن برچسبهای شخصیسازی شده و امکان انتخاب ترکیب طعمها، از یک فروشنده ساده به خالق یک تجربه متفاوت تبدیل کرده بود.
این مشاغل به ما یادآوری میکنند که گاهی ثروت در کارهای دائمی نیست، بلکه در تشخیص فرصتهای طلایی سال و اقدام به موقع است. هر فصل چمدانی پر از فرصتهای درآمدزایی با خود میآورد، فقط باید یاد بگیریم چگونه آن را باز کنیم. شاید امروز وقت آن است که به جای جستجوی شغل دائمی، به فکر شناسایی این فرصتهای فصلی باشیم و از آنها برای ساختن درآمدی استفاده کنیم که بسیاری از مشاغل ثابت قادر به ایجادش نیستند.