امروز: 1404 يکشنبه 27 مهر | Sunday 19 Oct 2025 | اِلأَحَّد ٢٦ ربيع الثاني ١٤٤٧
امید؛ سرمایه ملی ایرانیان

* مجتبی میرصالحی
کافکا نویسنده مشهور گفته بود: «امید وجود دارد، اما نه برای همه.»این جمله در نگاه نخست، نومیدانه است؛ اما در حقیقت، جمله‌ای آگاهانه و بیدارگر است. کافکا نمی‌خواهد امید را انکار کند، بلکه می‌خواهد نشان دهد که امید به خودیِ خود به کسی تعلق ندارد. امید، امتیاز طبیعی نیست، بلکه نتیجه‌ی کوشش، فهم، و پیوند اجتماعی است.
امید برای آنان است که در برابر واقعیت می‌ایستند، نه برای آنان که از آن می‌گریزند.
۱. امید به مثابه کنش
در زمانه‌ای که واژه‌ها فرسوده شده‌اند، شاید «امید» هم از فرط تکرار رنگ باخته باشد. اما معنای اصیل امید، نه در سخن، بلکه در کنش است.امید یعنی باور به امکان تغییر.یعنی ایمان به اینکه انسان می‌تواند در برابر جریان‌های سخت و سنگین تاریخ، نقش‌آفرین باشد.در این معنا، امید در نقطه‌ی مقابل خوش‌باوری قرار می‌گیرد. خوش‌باوری، فرزندِ ساده‌دلی است؛ اما امید، نتیجه‌ی شجاعت و آگاهی است.امید، کار می‌خواهد، نه کلمه. امید، عمل جمعی است؛ نه حس فردی.
و هرگاه جامعه‌ای به این درک برسد که باید برای امید کار کند، در همان لحظه، نخستین گام بازسازی خود را برداشته است.
۲. جامعه‌ی ما و فرسایش امید
در جامعه‌ی امروز ایران، مسئله‌ی امید از یک مفهوم احساسی فراتر رفته و به مسئله‌ای اجتماعی و حتی امنیتی بدل شده است. وقتی امید عمومی کاهش می‌یابد، سرمایه‌ی اجتماعی نیز فرومی‌ریزد. مردم، دیگر در اصلاح یا تغییر امور مشارکت نمی‌کنند؛ بلکه کنار می‌کشند و تنها نظاره‌گر می‌شوند.
اما پرسش بنیادین این است: چرا امید فرسوده می‌شود؟ پاسخ را نمی‌توان فقط در مشکلات اقتصادی یا ناکارآمدی‌ها جست‌وجو کرد.زیرا ناامیدی، همیشه محصول مشکلات نیست؛ گاه خود، عامل مشکلات است.وقتی ناامیدی فراگیر می‌شود، خلاقیت از بین می‌رود، گفت‌وگو می‌میرد، و هیچ اصلاحی به ثمر نمی‌رسد.ناامیدی نوعی بیماری اجتماعی است که همه را درگیر می‌کند، حتی آنان را که ظاهراً قدرت یا موقعیت دارند.
در چنین شرایطی، امید به پروژه‌ای مشترک نیاز دارد.باید همه برای امید کار کنیم و باور کنیم که امید، نه برای «عده‌ای خاص»، بلکه برای همه است.زیرا جامعه‌ای که امیدش طبقاتی شود، آینده‌اش نیز طبقاتی می‌شود.
۳. از امید شخصی تا امید اجتماعی
امید در زندگی فردی، نیرویی روانی است؛ اما در سطح اجتماعی، تبدیل به انرژی تمدنی می‌شود.
تمدن‌ها نه با شکست نظامی، بلکه با فرسایش امید از درون فرو می‌ریزند.امید، موتور تاریخ است؛ همان چیزی که ملت‌ها را به بازسازی پس از ویرانی، وادار می‌کند.ایران در طول تاریخ، بارها سقوط کرده و دوباره برخاسته است. از حمله‌ی مغول تا اشغال متفقین، هر بار نیرویی درونی او را زنده کرده است. آن نیرو، چیزی جز امید نبوده است؛ امیدی که در شعر، در ایمان، در خانواده و در فرهنگ ریشه داشته است.
امروز نیز جامعه‌ی ما به همین سرمایه‌ی پنهان نیاز دارد. امیدی که نه از وعده‌ها، بلکه از تجربه‌ی کار و همدلی زاده شود.
ادامه در صفحه 2

لینک کوتاه:
http://www.tafahomnews.com/fa/Main/Detail/77480
تبلیغات
تفاهم آنلاین
تبلیغات
نقش نیوز
بعدی
قبلی

تفویض اختیار بخشودگی 
جرایم قابل بخشش مالیاتی
طرح‌های کاهش آلودگی هوا در پایتخت نیازمند بازنگری اساسی است۷ چالش اصلی تولید در شهریور؛ از نقدینگی تا نیروی کار
طلا از قله
۴۳۰۰ دلار 
پایین آمد
امید؛ 
سرمایه ملی ایرانیان 
ابهام درعملکرد 
بانک مرکزی چوب لای چرخ قانون مناطق آزاد!
چرا رکود به سراغ بازار خودرو آمد؟کسب و کارهای کوچک و 
خانگی جان می‌گیرندهوش مصنوعی 
علیه هوش مصنوعی
  • شماره 5369
  • 1404 يکشنبه 27 مهر

30 شماره آخر نشریه

ویژه‌نامه شماره 222