امروز: 1404 چهارشنبه 7 آبان | Wednesday 29 Oct 2025 | اِلأَربِعا ٧ جمادي الاولي ١٤٤٧
اهمیت کوچینگ رهبری در پیشرفت کسب و کار

* مهندس امین رشیدی

همگام با پیشرفت خیره کننده تکنولوژی در سال های اخیر ، رهبری حرفه ای کسب و کارها نیز تحولات قابل ملاحظه ای را تجربه می کند. از اینرو نقش رهبران سازمان‌ها دیگر محدود به تصمیم‌گیری‌ها و سلسله‌مراتب اداری و کنترل عملیات نیست. رهبران موفق، کسانی هستند که باید بتوانند در طوفان‌های اقتصادی جهت‌گیری کنند، در میان انبوهی از داده‌ها، بینش ایجاد نمایند و مهم‌تر از همه، توانمندی‌های تیم خود را شکوفا سازند. در چنین فضایی، بسیاری از سازمان‌های پیشرو به این درک رسیده‌اند که یکی از اثربخش‌ترین راه‌ها برای توسعه ی این سطح از قابلیت‌ها در مدیران ارشد، سرمایه‌گذاری بر روی «کوچینگ رهبری» است. کوچینگ رهبری دیگر یک مزیت لوکس محسوب نمی‌شود، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ چابکی و رقابت‌پذیری سازمان است. اما کوچینگ رهبری دقیقاً چگونه عمل می‌کند و چه مکانیسم‌هایی به کار می‌بندد تا به یک مدیر ارشد کمک کند در حوزه‌های حیاتی مانند تصمیم‌گیری، ارتباطات و انگیزش تیم، به تعالی دست یابد؟
کوچینگ رهبری یک فرآیند مشارکتی و مبتنی بر تفکر است که در آن یک کوچ حرفه‌ای و باتجربه، به صورت فردی و محرمانه با یک رهبر سازمانی کار می‌کند تا او را در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای‌اش یاری رساند. این فرآیند، یک دوره ی آموزشی از پیش تعیین‌شده نیست، بلکه یک سفر کشف و تحول است که در آن، رهبر با کمک کوچ، نقشه ی ذهنی خود، نقاط کور، باورهای محدودکننده و پتانسیل‌های نهانش را بررسی می‌کند. پایه و اساس این رابطه بر اعتماد، صداقت و حفظ محرمانگی استوار است. 
یک کوچ به مدیران ارشد پاسخ نمی‌دهد، بلکه پرسش‌های قدرتمندی مطرح می‌کند که آن‌ها را وادار به تامل عمیق‌تر، دیدن زوایای پنهان مسائل و در نهایت، یافتن پاسخ‌هایی می‌کند که از درون خودشان سرچشمه می‌گیرد. این فرآیند، مالکیت و مسئولیت‌پذیری را در رهبر تقویت می‌کند. یکی از نخستین و ملموس‌ترین حوزه‌هایی که کوچینگ بر آن تاثیر می‌گذارد، مهارت تصمیم‌گیری است. مدیران ارشد در محیطی پر از عدم قطعیت تصمیم می‌گیرند، جایی که داده‌ها اغلب ناقص هستند و فشار زمان بسیار بالا است.  کوچینگ به رهبر کمک می‌کند تا فرآیند تصمیم‌گیری خود را شفاف‌سازی و بهینه‌سازی کند. یک کوچ، با پرسش‌هایی مانند “معیارهای اصلی شما برای این تصمیم چیست؟” یا “چه گزینه‌های دیگری را در نظر نگرفته‌اید؟” و “بدترین سناریوی ممکن برای هر کدام از این انتخاب‌ها چیست؟”، رهبر را وادار می‌کند تا چارچوب فکری خود را گسترش دهد. این پرسش‌گری، مدیر را از دام “تفکر قالب‌بندی‌شده” رها می‌سازد و او را به سمت ارزیابی سیستماتیک‌تر تمام گزینه‌ها سوق می‌دهد. علاوه بر این، کوچینگ به رهبران می‌آموزد که چگونه تأثیرات شناختی و هیجانی خود را بر تصمیماتشان مدیریت کنند. 
 ترس از شکست، غرور بیش از حد، یا تمایل به تایید شدن توسط دیگران، می‌تواند قضاوت را مخدوش کند. یک کوچ با ایجاد یک فضای امن برای بازتاب، به رهبر کمک می‌کند تا این سوگیری‌های ناخودآگاه را شناسایی و خنثی کند. در نهایت، نتیجه این می‌شود که رهبر نه تنها تصمیمات بهتری می‌گیرد، بلکه با اطمینان و قطعیت بیشتری از تصمیمات خود دفاع می‌کند و مسئولیت پیامدهای آن را نیز به طور کامل می‌پذیرد.
اما تصمیمات عالی، اگر نتوانند به درستی  راهبری شوند، در نهایت بی‌ثمر خواهند ماند. اینجاست که نقش کوچینگ در ارتقای مهارت‌های ارتباطی رهبر پررنگ می‌شود. ارتباطات موثر برای یک رهبر، فراتر از انتقال اطلاعات است؛ این هنر الهام بخشیدن، همسو کردن نیروها و ایجاد درک مشترک است. بسیاری از مدیران ارشد، بدون آن که خود متوجه باشند، در دام الگوهای ارتباطی ناکارآمد گرفتار می‌شوند. ممکن است آن‌ها بیش از حد صحبت کنند و به اندازه ی کافی گوش ندهند، یا پیام‌هایشان به گونه‌ای باشد که در تیم ایجاد ترس یا ابهام کند. 
علاوه بر این، کوچینگ به رهبران می‌آموزد که چگونه پیام خود را با وضوح و تاثیرگذاری بیشتری ارائه دهند، به گونه‌ای که با ارزش‌ها و اهداف تیم ارتباط برقرار کند. آن‌ها یاد می‌گیرند که داستان سرایی کنند، از استعاره استفاده نمایند و پیام‌های پیچیده را به گونه‌ای ساده‌سازی کنند که برای همه قابل درک باشد. این سطح از ارتباطات، دیگر دستور دادن نیست، بلکه هم‌سوسازی و الهام‌بخشی است. با وجود تصمیم‌گیری استراتژیک و ارتباطات موثر، اگر تیمی بی‌انگیزه باشد، دستیابی به نتایج بزرگ غیرممکن خواهد بود.  یکی دیگر از حوزه ها‌یی که کوچینگ رهبری بر آن متمرکز است، هنر انگیزش تیم است. رهبران قدیمی با ابزارهای کنترل و پاداش و تنبیه بیرونی کار می‌کردند، اما رهبران نوین باید بتوانند انگیزه‌ای درونی در افراد ایجاد کنند. کوچینگ به مدیران ارشد کمک می‌کند تا درک بهتری از آن چه واقعاً به اعضای تیم انگیزه می‌دهد، پیدا کنند. کوچینگ، رهبر را از یک نقش “دستیار” به یک نقش “تسهیل‌گر” تبدیل می‌کند. به جای این که به تیم بگوید چه کار کند، یاد می‌گیرد که چگونه پرسش‌های درست را مطرح کند تا خود تیم به راه‌حل‌ها برسد. این کار، حس مالکیت و غرور را در اعضا تقویت می‌کند. 
غول های تجارت آموخته اند که سرمایه‌گذاری بر کوچینگ رهبری، در حقیقت سرمایه‌گذاری بر روی DNA سازمان است. این کار، تنها بهبود عملکرد یک فرد نیست، بلکه ایجاد یک اثر موجی است که در سراسر سازمان منتشر می‌شود. یک رهبر که خودش کوچ شده است، به تدریج سبک رهبری خود را تغییر می‌دهد و به نوبه  خود، شروع به کوچ کردن اعضای تیمش می‌کند. این کار، فرهنگ سازمانی را متحول می‌سازد و سازمانی می‌سازد که در آن یادگیری مستمر، مسئولیت‌پذیری فردی، ارتباطات باز و نوآوری نهادینه شده است. در دنیای امروز که جنگ برای جذب و حفظ استعدادها در جریان است، وجود چنین فرهنگی یک مزیت رقابتی بزرگ محسوب می‌شود. سازمان‌هایی که به این درک رسیده‌اند، کوچینگ رهبری را نه یک هزینه، بلکه یکی از هوشمندانه‌ترین سرمایه‌گذاری‌های ممکن برای تضمین آینده خود می‌دانند. آن‌ها می‌دانند که توسعه ی رهبران امروز، در حقیقت ساختن بنیان‌های موفقیت سازمان در فرداست.

لینک کوتاه:
http://www.tafahomnews.com/fa/Main/Detail/77567
تبلیغات
تفاهم آنلاین
تبلیغات
نقش نیوز
بعدی
قبلی

امسال برق تجدیدپذیر 
توسعه می‌یابد
اجرای ۳۰۰۰۰ طرح اشتغال‌زایی در مناطق محروم سهم ناچیز ایران 
از بازار ۲۵۰۰ میلیارد دلاری آفریقا
راه‌آهن چابهار- زاهدان 
تا پایان سال 
تکمیل می‌شود
افراط  و تفریط‌های آینده سوز! اصلاحات بانکی و گمرکی، پیش‌شرط 
موفقیت دیپلماسی اقتصادیتناقض مهارت و اشتغال؛ چرا کارآموزان بیکارند؟

اکثر مخازن نیروگاه‌ها پُر استتسویه معوقات پرستاران 
در مسیر اجرااهمیت کوچینگ رهبری در پیشرفت کسب و کار
  • شماره 5377
  • 1404 چهارشنبه 7 آبان

30 شماره آخر نشریه

ویژه‌نامه شماره 222