* رضا اکبری راد
فرونشست زمین، پدیدهای که تا چند سال پیش تنها در کتابهای زمینشناسی دیده میشد، امروز به یکی از زنگهای خطر جدی در زیستبوم ایران تبدیل شده است. آنچه در ظاهر شاید تنها «نشست جزئی خاک» بهنظر برسد، در واقع نشانهای از بیماری عمیق در کالبد سرزمین است؛ بیماریای که ریشه در سالها بیتوجهی به تعادل برداشت و تغذیه منابع آب زیرزمینی دارد.
در بسیاری از دشتهای کشور، از جمله دشتهای ورامین، نیشابور، اصفهان، فارس و کرمان، زمین هر سال چند سانتیمتر فرو مینشیند. این عدد شاید کوچک به نظر برسد، اما تداوم آن میتواند فاجعهبار باشد. طبق برآوردها، در برخی مناطق نرخ فرونشست به بیش از ۳۰ سانتیمتر در سال رسیده است؛ رقمی که کارشناسان آن را «بیسابقه در سطح جهان» میدانند. این پدیده نه زلزله است، نه طوفان، اما خسارتی که بر جا میگذارد گاه از هر فاجعه طبیعی سنگینتر است: ترک خوردن ساختمانها، نابودی زیرساختها، تضعیف لایههای آبخوان و از بین رفتن قابلیت کشاورزی زمین.
دلیل اصلی فرونشست زمین، تخلیه بیرویه آبهای زیرزمینی است. طی دهههای گذشته، سیاستهای توسعه کشاورزی بدون حساب و برداشت بیرویه از چاهها، آبخوانها را به مرحله بحرانی رسانده است. هر چاه مانند زخمی کوچک در بدن زمین است که اگر فرصت بازسازی نداشته باشد، به فروپاشی کامل خاک منجر میشود. از سوی دیگر، کاهش بارندگیهای سالانه و تغییرات اقلیمی، تغذیه طبیعی سفرههای زیرزمینی را دشوار کرده است. در نتیجه، زمین همچون پوستی خشک و ترکخورده، دیگر توان نگهداری حجم خود را ندارد.
فرونشست زمین صرفاً مسئلهای محیطزیستی نیست؛ این پدیده بهتدریج ابعادی اجتماعی و اقتصادی پیدا کرده است. زیرساختهای کلیدی کشور از جمله راهآهن تهران–مشهد، فرودگاهها و خطوط انتقال انرژی در معرض خطر مستقیم قرار گرفتهاند. ترک خوردن زمین میتواند مسیر خطوط لوله و راهها را دچار تغییر و شکست کند و هزینههای تعمیرات و جبران خسارات را به شکل وحشتناکی افزایش دهد. از سوی دیگر، فرونشست در مناطق روستایی سبب مهاجرت اجباری جمعیت شده و بحرانهای اجتماعی تازهای را رقم میزند. این تهدید آرام، میتواند پایههای امنیت ملی و پایداری اجتماعی کشور را متزلزل سازد. یکی از دلایل تشدید این بحران، نبود آگاهی عمومی کافی نسبت به خطر فرونشست است. در حالی که زلزله یا سیل با قدرت و هیاهو ظاهر میشوند، فرونشست زمین بدون هیچ سر و صدایی اتفاق میافتد. هیچ هشدار فوری از سوی رسانهها پخش نمیشود، هیچ علامت خطر پیش از وقوع قابل مشاهده نیست. اما وقتی ساختمانها ترک میخورند و خطوط لوله میشکنند، آن زمان دیگر برای پیشگیری دیر شده است. لازم است این پدیده در صدر برنامههای اطلاعرسانی و آموزشی قرار گیرد تا جامعه و تصمیمگیران عمق فاجعه را درک کنند.
راه مهار فرونشست، در مدیریت هوشمند منابع آب و تغییر الگوی مصرف نهفته است.
ادامه در صفحه 8