* دکتر میرموسی انیران
عضو هیات علمی دانشگاه
در میان هیاهوی شهرهای رو به رشد و آسمانخراشهای شیشهای که همچون قارچ از زمین میرویند، یک حقیقت تلخ خودنمایی میکند: شاهکارهای معماری ایرانی-اسلامی به تدریج به حاشیه تاریخ رانده میشوند. این فراموشی تنها به معنای از دست دادن بناهای تاریخی نیست، بلکه فراموشی فلسفهای است که در پس این معماری نهفته است؛ فلسفهای که بر هماهنگی با طبیعت، احترام به انسان و تجلی امر قدسی در فضا استوار بود. از دیدگاه یک معمار، این وضعیت نه یک بحران، بلکه یک فرصت استثنایی برای خلق کسبوکارهای نوآورانه است که میتوانند این میراث را در قالبی معاصر احیا کنند.
یکی از امیدوارکنندهترین عرصهها، حوزه بازسازی و احیای بناهای تاریخی با رویکردی اقتصادی است. برخلاف تصور رایج، مرمت یک بنای تاریخی لزوماً هزینهبر نیست، بلکه میتواند به یک مدل کسبوکار سودآور تبدیل شود. تصور کنید کاروانسرای تاریخی که با تغییر کاربری به یک اقامتگاه بومگردی لوکس تبدیل میشود، یا خانه ای تاریخی که پس از مرمت، به رستورانی با غذاهای اصیل ایرانی و فضایی که خود بخشی از تجربه غذایی است، بدل میگردد. این مدل نه تنها هزینههای نگهداری بنا را تامین میکند، بلکه با ایجاد اشتغال برای صنعتگران محلی و جذب گردشگرانی که به دنبال تجربههای اصیل هستند، چرخهای اقتصادی را به حرکت درمیآورد. موفقیت چنین پروژههایی در گرو درک این نکته است که خود بنای تاریخی، بزرگترین دارایی و نقطه تمایز آن است.
فراتر از احیای کالبد فیزیکی، یک فرصت طلایی در انتقال دانش نهفته در این معماری به جهان معاصر وجود دارد. معماری ایرانی-اسلامی مملو از اصولی است که امروزه تحت عنوان “معماری پایدار» از آن یاد میشود. سیستمهای تهویه طبیعی بادگیرها، سردابهای خنککننده، استفاده هوشمندانه از نور و سایه و به کارگیری مصالح بومی با کمترین میزان ردپای کربن، تنها بخشی از این گنجینه دانش است. یک استارتآپ میتواند بر روی “بازطراحی و بهروزرسانی» این اصول برای ساختمانهای مدرن متمرکز شود. برای مثال، طراحی و تولید بادگیرهای مدرن با مصالح نوین که میتوانند در کنار سیستمهای تهویه مطبوع فعلی، تا ۴۰ درصد در مصرف انرژی صرفهجویی کنند، یا توسعه نرمافزاری که قادر است بر اساس اصول حیاطهای مرکزی ایرانی، بهینهترین فرم را برای نورگیری و تهویه طبیعی یک ساختمان پیشنهاد دهد. اینجا، معماری گذشته نه یک عنصر تزئینی، بلکه به یک “راهحل” برای معضلات زیست محیطی عصر حاضر تبدیل میشود. حوزه تولید مصالح نیز از این قافله عقب نمانده است. کاشیهای هفترنگ، آجرهای مهری، گچبریهای اسلیمی و منبتکاریهای چوب، همگی نیازمند مهارتهایی هستند که در حال فراموشی هستند. یک کسبوکار میتواند با ایجاد “کارگاه-آکادمیهای تخصصی»، هم به آموزش و انتقال این مهارتها به نسل جوان بپردازد و هم با تولید مصالح و محصولات تزئینی اصیل، بازار جدیدی را هدف قرار دهد.
این محصولات میتوانند از مقیاس بزرگ (برای نما و دکوراسیون داخلی ساختمانهای لوکس) تا مقیاس کوچک (تولید مصنوعات دکوراتیو و هنری برای مصارف خانگی) را دربرگیرند. کلید موفقیت در این حوزه، ایجاد یک “برندینگ قوی» است که داستان پشت هر محصول را روایت کند؛ داستان هنرمندی که ماهها بر روی یک اثر وقت گذاشته، داستان نمادهایی که در هر نقش نهفته است و داستان تاریخی که پشت هر تکنیک وجود دارد. در دنیای امروز، این “داستان” است که به محصول ارزش افزوده میبخشد.
در سطحی کلانتر، میتوان به ایجاد “مراکز تخصصی طراحی بر اساس اصول معماری ایرانی-اسلامی» فکر کرد. این مراکز که ترکیبی از یک شرکت معماری، یک مرکز پژوهشی و یک گالری هستند، میتوانند به سفارشدهندگان خاص (از جمله هتلهای زنجیرهای، سفارتخانهها، مراکز فرهنگی و افراد خاص) خدمات ارائه دهند. پروژهای مانند طراحی یک هتل پنجستاره در یک کشور خارجی که در آن، المانهای معماری ایرانی (مانند چهارطاقی، ایوان، حوضخانه و باغ ایرانی) در قالبی کاملاً مدرن و کاربرپسند بازتفسیر شده باشند. چنین پروژههایی نه تنها درآمدزایی بالایی دارند، بلکه به مثابه سفیران فرهنگی، هویت معماری ایران را در عرصه بینالمللی معرفی میکنند. در نهایت، نمیتوان از قدرت فناوریهای دیجیتال در این احیا غافل شد. راهاندازی یک پلتفرم واقعیت مجازی که امکان “بازدید مجازی» از بناهای شاخص تاریخی ایران را با قابلیت مشاهده جزئیات سازهای و تزئینی آنها فراهم میکند، یا استفاده از فناوری چاپ سهبعدی برای بازتولید بخشهای تخریبشده یک بنا، میتوانند خود به کسبوکارهای مستقلی تبدیل شوند. این فناوریها علاوه بر کاربرد در حوزه میراث فرهنگی، میتوانند در صنعت گردشگری و حتی آموزش معماری نیز مورد استفاده قرار گیرند. نکته نهایی این است که احیای معماری ایرانی-اسلامی، نیازمند نگاهی اقتصادی و کارآفرینانه است. ما باید از دام “موزهای کردن” این معماری رها شویم و به آن به عنوان یک “زبان زنده” بنگریم؛ زبانی که قادر است با جهان امروز گفتگو برقرار کند و پاسخگوی نیازهای معاصر باشد. ثروت عظیمی در این میراث نهفته است؛ ثروتی که تنها با ترکیب دانش سنتی، خلاقیت معاصر و مدلهای کسبوکار نوآورانه میتوان آن را کشف کرد. این راه، نه تنها معماری ما را از فراموشی نجات میدهد، بلکه میتواند به یکی از محورهای توسعه اقتصادی و هویتساز کشور در عرصه جهانی تبدیل شود.