امروز: 1404 يکشنبه 2 آذر | Sunday 23 Nov 2025 | اِلأَحَّد ٢ جمادي الثانيه ١٤٤٧
نقش کمال‌گرایی در فرسودگی شغلی؛ از تعالی تا تباهی

* دکتر حوریه یحیایی

همه ما در محیط کار به دنبال بالاترین کیفیت هستیم و همواره تلاش می‌کنیم فرد کاملی در کسب‌وکارمان باشیم. این آرزو، هم طبیعی است و هم در ظاهر پسندیده؛ اما زمانی که میل به کمال‌گرایی از حد معقول فراتر رود، نه‌تنها کمکی به پیشرفت ما نمی‌کند، بلکه به عاملی برای فرسودگی و استرس مداوم تبدیل می‌شود. در دنیای پرشتاب و رقابتی امروز، بسیاری از کارکنان، مدیران و کارآفرینان، ناخواسته در دام استانداردهای غیرواقع‌بینانه گرفتار می‌شوند و در این راه، بخش بزرگی از سلامت روان و شادابی خود را فدا می‌کنند. کمال‌گرایی اگرچه در نگاه اول نشان‌دهنده تعهد و دقت است، اما در عمل می‌تواند خلاقیت را خفه کند، روابط کاری را تحت تأثیر قرار دهد و در نهایت، بازدهی کلی را کاهش دهد.

کمال‌گرایی سالم با کمال‌گرایی بیمارگونه تفاوت بنیادینی دارد. نوع سالم آن، انگیزه‌ای برای انجام کار با کیفیت بالا و یادگیری مستمر است، در حالی که نوع ناسالم آن با ترس از شکست، انتقادپذیری پایین و تمرکز افراطی روی جزئیات غیرضروری شناخته می‌شود. وقتی فرد کمال‌گرا پروژه‌ای را شروع می‌کند، معمولاً ساعت‌های طولانی را صرف ویرایش‌های مکرر، بازبینی بی‌پایان و تنظیم مواردی می‌کند که تأثیر چندانی بر نتیجه نهایی ندارند. این رفتار نه‌تنها زمان و انرژی را هدر می‌دهد، بلکه فشار عصبی شدیدی نیز ایجاد می‌کند. در چنین شرایطی، فرد حتی پس از اتمام کار هم رضایت کافی ندارد و همواره احساس می‌کند می‌توانست بهتر عمل کند. این چرخه معیوب، لذت موفقیت را از بین می‌برد و استرس پنهانی را در طولانی‌مدت تقویت می‌کند. در محیط‌های سازمانی، کمال‌گرایی می‌تواند به فرهنگ غالب تبدیل شود. سازمان‌هایی که فقط بر نتیجه نهایی بدون در نظر گرفتن فرآیندها تمرکز می‌کنند، ناخواسته کارکنان را به سمع رفتارهای کمال‌گرایانه سوق می‌دهند. در این فضا، اشتباه کردن غیرقابل قبول شمرده می‌شود و افراد به جای نوآوری و خطرپذیری حساب‌شده، ترجیح می‌دهند در محدوده امن خود باقی بمانند. این حالت در نهایت منجر به کاهش نوآوری، گریز از تصمیم‌گیری‌های ضروری و ایجاد فرهنگ سرزنش می‌شود. از سوی دیگر، مدیران کمال‌گرا نیز معمولاً تمایل دارند همه کارها را خودشان انجام دهند یا بر جزئیات اجرایی تیم‌شان نظارت شدید داشته باشند. 
یکی از عمیق‌ترین تأثیرات کمال‌گرایی، تأخیر در اتمام کارهاست. تعویق انداختن وظایف تا زمانی که «همه شرایط ایده‌آل باشد» یا «همه جزئیات کامل شود» یکی از نشانه‌های رایج این ویژگی است. در دنیای کسب‌وکار که سرعت و چابکی از عوامل کلیدی موفقیت محسوب می‌شوند، این تأخیرها می‌توانند فرصت‌های طلایی را از بین ببرند. علاوه بر این، کمال‌گرایی بر روابط بین فردی نیز سایه می‌اندازد.
فرد کمال‌گرا معمولاً استانداردهای بسیار بالایی برای دیگران نیز دارد و در صورت برآورده نشدن آن معیارها، دچار ناامیدی یا خشم می‌شود. این موضوع در محیط تیمی می‌تواند به ایجاد تنش، کاهش روحیه جمعی و حتی ترک همکاران مستعد منجر شود. اما راه برون‌رفت از این دام چیست؟ چگونه می‌توان میل به تعالی را حفظ کرد، بدون آنکه در گرداب کمال‌گرایی مخرب غرق شد؟ نخستین گام، خودآگاهی است. باید پذیرفت که هیچ انسانی کامل نیست و خطا بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری و رشد است. به جای تمرکز صرف بر نتیجه، بهتر است بر پیشرفت‌های کوچک و مداوم تأکید شود. ارائه یک نسخه اولیه قابل قبول و سپس بهبود تدریجی آن بر اساس بازخوردها. این روش نه‌تنها از هدررفت منابع جلوگیری می‌کند، بلکه فشار روانی را نیز کاهش می‌دهد. مدیریت زمان نیز ابزار قدرتمندی در مقابله با کمال‌گرایی است. همچنین، تفویض اختیار و اعتماد کردن به تیم یکی از مهارت‌های کلیدی برای رهبران است. وقتی مدیران بیاموزند که بعضی کارها را به دیگران بسپارند و استانداردهای منطقی داشته باشند، هم خودشان آرامش بیشتری خواهند داشت و هم فضایی پویا و خلاق در سازمان ایجاد می‌کنند. نکته دیگر، بازتعریف مفهوم «شکست» است. در بسیاری از فرهنگ‌های سازمانی پیشرفته، شکست نه به عنوان یک ضعف، بلکه به عنوان منبعی برای یادگیری در نظر گرفته می‌شود. اگر هر اشتباه را فرصتی برای تحلیل و بهبود ببینیم، از بار روانی آن کاسته می‌شود. تمرین قدردانی از دستاوردها هرچند کوچک نیز می‌تواند ذهنیت کمال‌گرایانه را تعدیل کند. نوشتن موفقیت‌های روزانه یا هفتگی، چه در حیطه شخصی و چه شغلی، کمک می‌کند تا فرد تصویر بزرگ‌تر و واقع‌بینانه‌تری از مسیر رشد خود داشته باشد. در پایان باید به خاطر داشت که ما نه برای کار زندگی می‌کنیم، بلکه کار بخشی از زندگی ماست. وقتی کمال‌گرایی باعث شود سلامت روان، روابط و شادی خود را فدا کنیم، در واقع بهای بسیار سنگینی برای چیزی پرداخته‌ایم که هرگز به دست نمی‌آید — چون کمال مطلق وجود خارجی ندارد. هدف باید پیشرفت مستمر باشد، نه کامل بودن. به قول برتولت برشت، «در طلب بهترین بودن دشوار است، ولی ممکن — اما در طلب کمال بودن محال است». شاید زمان آن رسیده که به جای عمر فروختن برای دستیابی به معیارهای غیرواقع‌بینانه، یاد بگیریم زندگی کاری و شخصی خود را بر اساس تعادل، رضایت و لذت از فرآیند کار بنا کنیم.

لینک کوتاه:
http://www.tafahomnews.com/fa/Main/Detail/77738
تبلیغات
تفاهم آنلاین
تبلیغات
نقش نیوز
بعدی
قبلی

دلایل افزایش تورم و 
نرخ ارز
رشد ۵۰ درصدی 
صادرات با راه‌اندازی 
تالار دوم ارزی
دولت در مسیر حذف 
قیمت‌گذاری دستوری استبسیج؛ گنج بی‌انتها و علمدار بی‌ادعارشد۱۲۵ برابری بورس 
فراتر از واقعیت اقتصاد
تعرفه واردات خودرو باید هم راستا با رقابت پذیری صنعت خودرو باشدطرح فرسایشی نیروهای شرکتی
به نتیجه می‌رسدنقش کمال‌گرایی 
در فرسودگی شغلی؛ 
از تعالی تا تباهی
  • شماره 5394
  • 1404 يکشنبه 2 آذر

30 شماره آخر نشریه

ویژه‌نامه شماره 222