مهندس امین رشیدی*
AMIN_RASHIDI@YMAIL.COM
کارآفرینی به عنوان یک پدیده نوین در اقتصاد، نقش موثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها یافته است. فرایندی که با نگاه فرصت گرایانه کارآفرینها ، استارت میخورد و نتیجه آن تولید محصولات، ارائه خدمات و از همه مهمتر، اشتغالزایی و ایجاد رفاه عمومی برای یک جامعه است. در واقع کارآفرینان با یک ایدهی نو و بکر از هیچ چیز، همه چیز را میآفرینند. در این بین، آنچه از نقش منحصر به فردی برخوردار است، رابطهی مستقیم و حداکثری کارآفرینی با اشتغالزایی میباشد. شاید عدهای بر این باورند که هدف کارآفرینان هرگز اشتغالزایی نبوده و اشتغالزایی محصول فرایند تبدیل شدن به یک کارآفرین است. اما باید اذعان داشت که کارآفرینان بدنبال ارزش افزوده اند و با توجه به اینکه هیچ تولیدی بدون نیروی انسانی ایجاد نمی شود، در نتیجه شغل هم در کنار این فرایند ایجاد شده که این شغل میتواند برای یک نفر و یا هزاران نفر باشد. از اینرو، باید بدانید که به شواهد آمار، کارآفرینان قریب به 40 درصد فضای کسب و کار را در اختیار داشته و موفق به اشتغالزایی شده اند.
مهمترین انگیزهای که در کارآفرینی باعث میشود که وی از خلاقیت خود در زمینهی نوآوری استفاده کند، ایجاد کسب و کار، نیاز به اشتغال برای خود در درجه نخست و در مراحل بعدی برای دیگران، کسب ثروت و در نهایت احساس مفید بودن است. زیرا کسی که سالها تجربه کار برای کارفرمای خود دارد، اکنون میتواند از مهارت به دست آمده و ایدهای ناب و جدید به صورت مستقل برای خود یک کارفرما باشد. شاید جرقه این فکر زمانی آغاز شود که از خود پرسیده شود، چرا کاری را که برای دیگران انجام میدهیم برای خود انجام ندهیم و با گسترش کسب و کارمان واسطه درآمد و اشتغال برای صدها و شاید هزاران آدم دیگر نباشیم. کارآفرینان در طی فرایند کارآفرینی یک شغل جدید ایجاد میکنند و در واقع یک ارزش ناب به جامعه اضافه میکنند و در اجتماع سبب پویایی و افزایش بهرهوری شده و در سطح اجتماع، ارزش کار را افزایش میدهند و روحیهی سعی و تلاش را در بدنهی جامعه افزایش خواهند داد.
در دنیای اقتصاد مدرن امروز، توسعهی اقتصادی بر پایه نوآوری و خلاقیت و دانش محوری است، چرا که در سالهای گذشته ثروتمندان کسانی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، اما امروزه ثروتمند کسی است که از دانش بیشتری در خلق ثروت برخوردار است. در بازار کار ایران که با دو مقولهی جوانی و افزایش سطح تحصیلات دانشگاهی همراه است، باید بخش وسیعی از جمعیت یاد شده از طریق کارآفرینی با بازار کشور مرتبط شوند، تا بتوانیم با بهره گیری از توان نیروهای خلاق و با انگیزه جامعه در راستای پویایی هر چه بیشتر و شکوفایی اقتصاد کشور بهره مند گشت. بنابراین در شرایط کنونی جامعه، حمایت از کارآفرینانی که برای ادامه کسب و کار در برابر صدها مشکلات پیشرو هرگز خم به ابرو نیاورده و عاشقانه در مسیر کارآفرینی در حرکتند، امری واجب و ضروری است. کارآفرینانی که به کارگران و زیردستان خود همانند فرزندان خود مینگرند و با روحیهای وصف ناشدنی از پشتکار و ایستادگی خود در ایجاد اشتغال برای جوانان این مرز و بوم لذت میبرند.