دکتر حوریه یحیایی
Hooriye_yahyaei@yahoo.com
اگر چه در دهههای اخیر، ماهیت و محتوای سیاستهای اقتصادی ایران، همواره با تکیه برمنابع خدادادی نقش بسته شده بود و نفت به عنوان یک پاشنه ی آشیل، اقتصاد ایران به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است ، اما اکنون زمان آن فرا رسیده، که به دنبال رویکردهای نوینی در نظام اقتصادی کشور باشیم. با تغییر این سبک نگرش به توسعهی اقتصادی و تدوین راهبردهای توسعه بر اساس بنیانهای اقتصاد دانش بنیان، اهمیت انتقال به این نوع اقتصاد، بیش از گذشته در کشور مهم و اساسی بنظر میرسد. در گذشته، تولید تابع سه عامل سرمایه، نیروی کار و منابع طبیعی بوده، در حالیکه درعصر حاضر، عامل دانش به عنوان عاملی درونزا و موثر بر رشد اقتصادی در نظر گرفته می شود. دانشی که حرف اول را می زند و اقتصادی دانشبنیان، که در آن تولید و بهره برداری از دانش نقش عمده ای در ثروت ایفا می کند. نقش شرکت های دانشبنیان هم درتامین فناوری ها و محصولات فناورانه، اهمیت دارد و هم درحرکت اقتصاد به سمت اقتصاد مستقل از نفت مهم است. نکته ی مهم دیگر این است که تحریم پذیری اقتصاد دانش بنیان نسبت به اقتصاد تک محصولی با محصولات محدود، بسیار کمتر است و از این نظر با اقتصاد دانش بنیان، اقتصاد کشور مقاومتیتر خواهد شد.
شاید یکی ازبهترین تعابیر از اقتصاد دانشبنیان،
همافزایی علم و ثروت است. اقتصادی مبتنی بر مهارتها و توانایی های نیروی انسانی که تحقق آن درهر جامعهای نیازمند برخی تحولات بنیادین درجهت گیری ها،
خط مشیها و سیاستگذاری های عمومی میباشد. در واقع، زمانی اقتصاد دانش بنیان؛ پیشران توسعه و پیشرفت ملت ها خواهد بود که تمامی کسب و کارها و صنایع فراخور نیاز خود، از توزیع و کاربرد دانش در پیشبرد اهدافشان بهرهمند شوند. بررسی های اقتصادهای جهانی نشان میدهد، کشورهایی از رشد اقتصادی بالاتر و پایدارتر برخوردارند که به گسترش صنایع دانش بنیان و صادرات کالاهای دانش محور توجه بیشتری دارند.
توسعه و برنامه ریزی بر پایه های اقتصاد دانشبنیان، فرصت مغتنمی را برای کشورهای در حال توسعه فراهم میکند تا بدون نیاز به پشت سر گذاشتن مراحل سنتی توسعه و الزام به پیمودن فرایندهای زمان بر تغییرات ساختاری، با سرلوحه قرار دادن و سوق دادن اقتصاد خود به سمت اقتصاد صنعتی و در نهایت به اقتصاد دانش بنیان دست یابند. اقتصاد ایران همانند اقتصاد سایر کشورهای در حال توسعه، نیاز مبرم برای گذر از اقتصاد منبع بنیان به اقتصاد دانش بنیان را دارد.
نوآوری یکی از مهم ترین مولفه های اقتصادهای دانش بنیان است و با تقویت و ترویج آن امکان افزایش سود و سهم بازاری بنگاه ها از طریق بهبود کیفیت محصولات و خدمات به بازار و ارتقای سطح فناوری ها باعث دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر کشور می گردد. بدون تردید، فناوری های نوآورانه برپایه ی علم و دانش صورت گرفته اند و نمی توان آن را یک اتفاق تصادفی برشمرد. در این بین، ارتباط بین پارک های علم و فناوری با دانشگاه ها بسیار حائز اهمیت بوده و این روند میتواند در رشد و توسعه ی اقتصاد دانش بنیان موثر باشد و به یقین با تقویت پارک های علم و فناوری، این مهم که یکی از نیازهای ضروری کشور است، محقق می شود. سرمایه گذاری در این حوزه هم میتواند به اشتغال جوانان این مرز و بوم بیانجامد و هم آینده ی اقتصادی کشور را تضمین کند.
تعداد شرکت های دانش بنیان در سال گذشته به بیش از 3360 شرکت و با اشتغال زایی 111234 نفر به پایان رسید، در حالی که میزان درآمد زایی این شرکت ها از 238 هزار میلیارد ریال هم فراتر رفته بود. عمده ی تولیدات این شرکت ها
100 درصد ایرانی بوده و از کالاهای داخلی استفاده شده است و بنا برآمار موجود می توان پی به پتانسیل اقتصادی بزرگ این شرکت ها برد.
مشارکت و همکاری هرچه بیشتر شرکتهای صنعتی دانش بنیان با دانشگاه ها و دارا بودن نیروهای شاغل متخصص لازمه ی یک اقتصاد پویاست و از آن جایی که توسعه ی صنعت در این گونه شرکتها بر توسعه فناوری تکیه دارد، باعث تقویت قدرت اقتصادی کشور شده و موجبات تسخیر بازارهای بینالمللی را نیز فراهم خواهد کرد. رهایی از یک اقتصاد تک محصولی و ایجاد فعالیتهای کارآفرینانه مبتنی برفناوری ازجمله راهکارهای توانمندسازی نخبگان و افزایش توانایی تولیدکنندگان دانش منتهی خواهد شد. در گذر از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانشبنیان باید دانش را به عنوان سرمایه معنوی و مولفه ای که در تصمیمگیری ها و برنامه ریزی ها، نقش کلیدی دارد و درحفظ استقلال کشور ضرورتی انکار ناپذیر است، در راس تبیین سیاست ها و برنامه ریزی های اقتصادی قرار داد. بر این اساس، اگرعلم در چرخه ی تولید کشور نباشد نه تنها تولید تحول پیدا نمی کند و افزایش نمی یابد، بلکه
روز به روز به عقب تر از آنچه امروز هستیم، برخواهیم گشت.