مصطفی یحیایی
mostafa yahyaeiii@gmail.com
تغییروتحول بافت های شهری، امری اجتناب ناپذیروطبیعی است. از اینرو، بازآفرینی شهری؛ موضوعی جهانی در دنیای امروز است که وجود آن به عنوان یکی از مهم ترین راهکارها برای پیشرفت تمام کشورهای جهان تبدیل شده است که هدف آن ها نه تنها یک توسعه افقی و کمی شهری بوده، بلکه کیفیت و توسعه درونی و متراکم شهری در اولویت برنامه ریزی ها قراردارد. بافت های بازمانده ازتوسعه شهری که تحت عنوان بافت های فرسوده شناخته می شود ، حل مشکلات وعقب ماندگی آن ها همواره یکی از مهم ترین معضلات پیش روی دولت هاست و بالاخص کشورهای در حال توسعه با رویکردی نو در بازآفرینی شهری می توانند عقب ماندگی های خود را جبران نمایند.
بافت های ناکارامد شهری ،مناطقی ازشهرها هستند که درمقایسه با سایر قسمتهای شهر از جریان توسعه و پیشرفت عقب مانده و یا به عبارتی به دلیل مشکلات و نارسایی های گسترده از چرخه حیاتی شهرها جدا گشته اند. با توجه به بافت های فرسوده و قدیمی حاشیه شهرها و به تبع آن وجود بسیاری ازعقب ماندگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی برطرف نمودن این ناپایداری ها به معضلی جدی تبدیل شده است. این روزها ،اهمیت این موضوع به قدری احساس می شود که بسیاری از سازمان های ذی ربط را به سمت ساماندهی و بازآفرینی بافت های مذکور سوق داده است و طبق آخرین اخبار، دولت حاضر، تصمیم دارد از طریق اتخاذ رویکردی جامع و یکپارچه علاوه بر پیشگیری و حل مشکلات،درجهت رشد و توسعه شهری گام های اساسی را بردارد.
بازآفرینی شهری، به عنوان برنامه ای جامع می تواند، بستری لازم برای بهبود پایدار شرایط اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها را فراهم سازد. قبول این مطلب که این بافت ها درصد بالایی از جمعیت شهری را به خود اختصاص داده اند (حدود 30 درصد) دارای ظرفیت ها و قابلیت های فراوانی برای توسعه شهری میباشند. همچنین پرداختن به مقوله بازآفرینی شهری و برنامه ریزی برای بهبود آن ها جدا از پرداختن به واقعیت های اجتماعی و فرهنگی آن ها نبوده و این رویکرد ،مستلزم یک برنامه ریزی دقیق، جامع و واقع بینانه می باشد.
اما آنچه دراین بین، حائزاهمیت است، اصول و مبانی بازآفرینی شهری است که منعکس کننده ی چالش های شهری و نتایج آن می باشد. سیر تحول و مرمت شهری در دهه های اخیر، سرانجام این جریان را به ساماندهی و گردهم درآوردن اقدامات خود درچارچوب بازآفرینی شهری رسانده است. شایان ذکر است که بازآفرینی شهری؛ مقولهای جدا از نوزایی شهری ست. چرا که در نوزایی شهری نیازی به حفظ کالبد شهری نیست. در حالیکه در بازآفرینی شهری ،حفظ فضاها و کالبد تاریخی شهر تاکید فراوانی وجود دارد.
اشاره به مشکلات و موانع پیش روی بازآفرینی شهری در مقام عمل نیز، امریست که باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرد. انتظارطولانی متقاضیان برای دریافت تسهیلات، افزایش نرخ بهره ی وام بانکی وایجاد خدمات زیربنایی از قبیل انشعابات آب، برق و گاز؛ تنها بخشی از مشکلات می باشد. پایین بودن متراژ زمین های موجود و تخلفات شکل گرفته، هنگام ساخت و ساز و پرداخت جرائم صادره ی سنگین از سمت شهرداریها و کند بودن روند صدور پروانه ساخت نیز از جمله مشکلات قابل ذکر در این مناطق است. بی شک حمایت دولت از احیا و نوسازی بافت های فرسوده، باعث ایجاد انگیزه بیشتر در بین سازندگان این حوزه خواهد شد. امید است، ذکر اهمیت این طرح و همت و تلاش دولت زمینه ساز جریانی گسترده در بازآفرینی شهری برای ارتقای کیفیت زندگی ساکنان در این محلات باشد.