حسین مرادی
اهمیت و نقش صنعت گردشگری از نظر سرمایهگذاران و هم از منظر گردشگران، بیش از صنایع دیگر مورد توجه قرار گرفته و این توجه حتی میان دولتمردان نیز مشهود است؛ به طوری که بسیاری از سیاستمداران در سراسر جهان به ویژه در کشورهای گردشگرپذیر، برای رسیدن به اهداف و برنامههایشان از این صنعت بهره میگیرند و بیشتر قوانین کشور خود را با توجه به نقش تاثیرگذار این صنعت در رونق اقتصادی تصویب میکنند.
گسترش صنعت گردشگری به عنوان یکی از پردرآمدترین صنایع، چنان با رشد و تکامل دنیای امروز گره خورده که بسیاری از سرمایهگذاران و اقتصاددانان از قابلیتهای موجود این صنعت و تاثیرگذاری آن در روند تغییرات دهکده جهانی در شگفت هستند و برای رونق صنعت گردشگری بسیاری از کشورها با داشتهها و نداشتههای خود سعی در ارتقای موقعیت این بخش از کشورشان داشته و دارند و در این راستا،سیاستهای تشویقی برای گردشگران مثل برگزاری جشنوارههای خرید، استرداد مالیات خرید گردشگران یا همان قانون بدون مالیات و البته بسترسازی مناسب برای جذب حداکثری گردشگران همه در جهت تکامل و رشد این صنعت نوپا اتفاق افتادند. اما پس از مدتی، توجه مسئولان گردشگری بیشتر کشورها به این نکته جلب شد که پس از گسترش زیرساختها و جلب توجه مسافران چگونه میتوان نام کشور را در ذهن آنها زنده نگه داشت و گردشگران را به مسافرانی وفادار به امکانات گردشگری کشور تبدیل کرد و جریانی دائمی از گردشگران ورودی به داخل مرزها داشت؟
برای رسیدن به این هدف یا تحقق این آرزوی بزرگ، یکی از راهکارهای پیشنهادی از سوی کارشناسان و دستاندرکاران صنعت گردشگری، تولید برندی ملی برای صنعت گردشگری آنها بود. این افراد برند را در صنعت گردشگری اینگونه تعریف کردهاند: برند؛ جمله، شعار، آرم، موسیقی یا قطعه فیلمی مناسب با توانمندیهای گردشگری کشوری خاص است که همیشه در ذهن مصرفکننده یا همان گردشگر باقی بماند.امروزه داشتن برند ملی گردشگری از اهمیتی ویژهای برخوردار است و دولتها منابع زیادی را صرف ساختن برند ملی گردشگری مینمایند و حتی بارها، استراتژی خود را صرف نظر از هزینههای کلانی که بابت اجرای آن شده، تغییر میدهند تا بتوانند با ساختن یک برند قوی گردشگری در دنیا سهم بیشتری از گردش مالی عظیم این صنعت کسب نمایند و اقتصاد خود را رونق بخشند.
برند یک مفهوم ذهنی است که در ذهن افراد شکل میگیرد. به طور خلاصه ،برند؛ دارایی نامشهود یک محصول یا یک خدمت است که شامل پارامترهای زیادی ازجمله نام، اصطلاح، علائم، نماد، آرم، طرح، سابقه ذهنی مشتریان و مصرفکنندگان، ماندگاری در بازار، اصالت و داشتن اعتماد و اعتبار ماندگار نزد مشتریان میباشد. برند، مختص سازه و کالا نمیباشد، بلکه خدمات را نیز در برمیگیرد. محصولی را میتوان برند نامید که از ارزش اعتباری و اجتماعی بالا برخوردار باشد و با رعایت اصول متنوعی که منجر به رضایت مستمر مشتریان میشود، اعتماد بازار مصرف را به خود جلب کرده است.این روزها شاهد حرکتها و نشستهایی با محوریت برندینگ مناطق آزاد با محوریت گردشگری هستیم. با نگاهی به آمارهای جذب گردشگران در مناطق آزاد میتوان به این نکته رسید که میانگین 7درصد جمعیت کشور در طول یک سال به مناطق آزاد سفر داشتهاند. این آمار، نشان دهنده پتانسیل نهفته و ذاتی مناطق آزاد در جهت تبدیل شدن به یک برند ملی در حوزه گردشگری است. مناطق آزاد قشم و کیش از دیرباز به عنوان نقاط گردشگری در بین مناطق آزاد کشور جایگاه ویژهای پیدا کردهاند و این موضوع نشان از تجربه موفق مناطق آزاد دررسیدن به این هدف است. جاذبههای گردشگری طبیعی و تاریخی بیمثال موجود در مناطق آزاد، در کنار تنوع قومی و فرهنگی و نیز جاذبههای ایجاد شده توسط سرمایهگذاران در حوزههای گردشگری در این مناطق، اهمیت نگاه ویژه به این موضوع را صد چندان میکند.
بیشک، کوتاهترین مسیر برای رسیدن به درآمدهای پایدار در مناطق آزاد، تقویت حوزه گردشگری در این مناطق از کشور است که مستلزم رعایت موازین و اصول حرفهای با توجه به نیاز گردشگران از جنبههای تفریحی مناطق آزاد است و نه لزوما نگاه و تعریف ما از حوزه گردشگری برای گردشگران.
ضروری است با یک برنامه منسجم و هدفمند و با نگاهی جهت تبدیل شدن به برند ملی در حوزه گردشگری، هر چه سریعتر نسبت به ایجاد، تکمیل و بازسازی زیرساختهای حوزه گردشگری مناطق آزاد قدم برداریم.