امروز: ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان | Tuesday 19 Nov 2024 | اِثَّلاثا ١٧ جمادي الاولي ١٤٤٦
از فتوت  نامه‌ها تا کارآفرینی فتوتی

* قسمت ششم
 - یکی از نکات بسیار مهمی  که در کار استاد می توان مشاهده کرد، این است که ایشان سعی کرده است با مساله استعمار و پیامدهای استعمار در فهم جامعه ایرانی مواجه شود. ایشان مساله استعمار را در کنار توسعه یافتگی به خوبی بررسی می کنند. 
دقیقا، بسیاری از کارهای ایشان، یک گفتگوی انتقادی با استعمار است که استعمار چگونه دارد، چیزها را به طور کلیشه واری در باب جامعه ایرانی تولید می کند یا چگونه باعث می شود که فهم ما در باب جامعه ایرانی فهم ناقصی یا حتی ناکارآمد و عقیم باشد. پدر به تعبیری سعی می کند، منطق استعماری در دانش را به چالش بکشد و موقعیت مستعمره بودن ما را، هم از لحاظ دانشی و هم از اقتصادی و سیاسی، واکاوی کند. 
او پرسشی بسیار جدی دارد: در این که ما توسعه نیافته هستیم یا می خواهیم توسعه پیدا کنیم. آیا مقصر خودمان هستیم؟ مگر می شود، همه تقصیرهای دنیا ،گردن ما کشورهای توسعه نیافته باشد؟ آن هم ما، کشورهایی که هزاران سال تمدن های شکوفای خود را داشتیم و رابطه پایداری با محیط زیست مان برقرار و منابع خود را با کیفیت و به شیوه پایدار و بهینه استفاده می کردیم؛ اکنون چه شده است که جهان سوم، آدم بد قصه شده است؟ 
در واقع پدر نمی خواهد بگوید که ما نقصی نداریم، اما می گوید، این نقص ها ذاتی انسان شرقی نیست، شرقی مطابق با همان چیزی است که غرب ساخته است. اتفاقا پدر می گوید ما در وضعیت امروز، با رویکرد مدرن سازی است که دچار این نقص‌ها شدیم. به همین خاطر، پدر در آثار خود دو گام دارد؛ نخست شناخت سنتی است که پیش از این وجود داشته و به ما امکان زندگی پایدار در فلات ایران را می داده است و این سنت را هم به طور انتقادی واکاوی می کند. در واقع می خواهد بگوید که پیش از این مهارت ها، دانش ها و ظرفیت هایی داشیم که با آن یک زندگی خوب بسازیم. گام دوم، اما شناخت وضعیت آسیب زده امروز ماست که به واسطه نوسازی در جامعه ایرانی ایجاد شده است و ابعاد این وضعیت موجود را می خواهد بشناسد، اما در نهایت ایشان نمی خواهد به سنت بازگردد. یکی از تعابیر بسیار غلط در مورد آقای فرهادی این است که برخی تصور می کنند ایشان می خواهد به سنت برگردد. پدر از اساس چنین تلقی ای ندارد بلکه هدفش توسعه به مفهوم پایدار آن است ولی برای حصول این توسعه می گوید، باید داشته های سازنده پیشین را بشناسیم و بر آنها تکیه کنیم و از طریق آنها توسعه را پی بگیریم. این مساله در کار ایشان بسیار مهم است. 
نکته برجسته دیگر این است که پدر به واسطه غور و تعمق طولانی مدت در جامعه ایرانی، در خصوص پدیده "واره" ساز و کاری را به تصویر کشیده اند که فراتر از یک ضرورت اقتصادی عمل می کرده است. در خصوص بحث های فناوری و مهارت های معیشتی سنتی، پدر کار بسیار مهمی کرده و آن این که ،توانسته از پدیده هایی که مشاهده کرده است یک نظام نظری خاص تدوین کند که اوج آن در مفهوم "یاریگری" است. 
ایشان تلاش کرده نشان دهد، انسان ها چطور از طریق یاریگری می توانند شیوه های نوین و مکانیسم های خلاقانه ای را برای مبارزه با چالش های خود، خواه چالش های معیشتی و خواه چالش های اجتماعی و حتی فرهنگی، ایجاد کنند. از این منظر، پدر هم چهارچوب روش خاص خود را دارد؛ و هم مساله محوری خاص خود را که همانند فهم جامعه ایرانی و ساز وکارهای پایداری آن در سنت و آسیب شناسی وضع امروز و تلاش برای بهبود وضعیت است. 
علاوه بر این پدر چهارچوب مفهومی خاص خود را ایجاد کرده است؛ یعنی روش، نظریه و مفهوم را بطور منسجم در کار خود تولید کرده است. کار پدر را می توان یکی از آغازگاه ها یا به تعبیری یکی از پایگاه های بسیار بنیادین و کلیدی علوم اجتماعی ایران برشمرد. هرچند که در کنار ایشان، پیشگامانی هستند که به شدت در کار ایشان موثرند و به عبارتی، اگر پدر امروز در قله های رفیع مردم شناسی ایران قرار دارد با تکیه بر آنها و ایستادن بر شانه های آنهاست. 
- در فصل چهارم کتاب صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن در طبقه بندی پدر گرامی تان از جوامع جهان بر پایه توسعه یافتگی به معنای امروزی، جوامع کهن سنّتی به دو دسته دارای ذخایر سرشار نفت و بدون ذخایر سرشار نفت تقسیم شده اند، به کشورهای سنتی، صنعتی ناشده و دارای «اقتصاد بادآورده» و ظاهراً در حال توسعه، نام «کشورهای در حا ل توسعه گلایدری» را نهاده است و نظریه ای را مطرح می کنند.
پدر در این کتاب در واقع مکتب نوسازی با مصداق نظریه توسعه روستویی را نقد می کند. مکتبی که اگرچه از قبل از این تاریخ نیز وجود داشته، اما پس از جنگ جهانی دوم مجدداً دراتاق فکر کاخ سفید و همراه با کوشش های آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، برای تئوریزه کردن مجدد نظریات و مصالح موجود، بازتولید شده است. 
پدر پس از معرفی این آخرین پاگرد و مهم ترین نظریات در مکتب نوسازی، به شرح نظریه و مراحل والت ویتمی روستو در حوزه نوسازی اقتصادی پرداخته و واقعیت روند توسعه این دسته از کشورهای توسعه نیافته و به شکل موردی نمونه ایران و کشورهای نظیر  را درپیوند با این تئوری، بررسی و نقد کرده است.

گفتنی است که این نظریه، یکی از قوی ترین و واقع گرایانه ترین نظریات اقتصادی در میان نظریات مکتب نوسازی متقدم است. نظریه ای که بستر و رویشگاه آن نیز در بهترین حالت، فرهنگ و روحیه آمریکایی از هر نظر بوده است. آمریکایی که خود هنوز طعم استعمار انگلیس را در ذائقه فکری و تاریخی خود داشته و ملت آمریکا در آن زمان با مردمان استعمارزده بیش از هرزمانی احساس هم دردی داشته است و همچنین برای جنگ ایدئولوژیک با نیروی نوظهور دیگر جهان، اتحاد جماهیر شوروی از سویی و ناسیونالیسم زنده و پرانرژی کشورهای زیر ستم کشورهای استعمارگر کهن اروپا، شدیداً به دنبال جذب کشورهای جهان در کوران شرایط جدید و تثبیت جایگاه خود در نظام جدید جهانی بوده است که می بایست بهترین چهره خود را به جهان نشان دهد. دانشمندان آمریکا و از آن جمله روستو نیز، در چنین شرایط مساعد و احساسات و آرزوهای آرمانی، چنین نظری های را طرح کرده است. در فضای پر از یأس جهان و روشن فکری اروپایی، آمریکای پیروز در خوش بینانه ترین شرایط تاریخی، خوش بینانه ترین نظریه را می تواند برای آبادانی و پیشرفت کشورهای جهان سوم و ملت های ستم دیده آنان ارائه کند ! نظریه ای که بیش از همه، بعداً به وسیله حکومت و دولت های خود آمریکا تضعیف و تحریف می شود تا مبادا نتیجه بخش شود! پدر در این فصل کوشیده است غیرممکن بودن رسیدن به مدینه فاضله و دقیقه فاضله روستویی، یعنی جامعه مصرف انبوه و جامعه وفور و عواقب آن برای توسعه پایدار کشورهایی همچون ما و حتی خود اروپا را به تصویر بکشد و تفاوت آن نظریه خیال پردازانه و خوش باورانه روستو، که شاید با حسن نیت نیز همراه بوده است را با واقعیت های ایران و واقعیت های هیأت حاکمه آمریکا و برنامه های اصل چهار آنها و تحریف در عمل و پیوند این نظریه با اقتصاد بادآورده و زیرگونه های آن همچون آزار هلندی، بازگو کند.
قوانین علمی اگر به درستی کشف و تبیین شوند، در شرایط متعارفی تعمیم پذیرند. دانستن این که ما در جهان تنها نیستیم، واقعیت کمک کننده ای است که ما را از چسبیدن به عوامل دست دوم و چندم و نشانی های غلط مکتب نوسازی به اندازه زیادی دور نگاه می دارد و دایره اثربخشی نظرات ما را گسترده تر کرده و سبب نزدیکی ملت ها و کشورهای هم درد، جایگزینی همکاری و هم دردی و هم حسی بین آن ها به جای رقابت و ستیزه می شود. مانند آن چه که ما در سال های اخیر در کشورهای عضو اوپک شاهد آن بوده ایم. آن گاه برخی کشورهای اوپک بر سر ارزان تر فروختن نفت با هم رقابت نمی کنند.
ایشان عنوان می کنند این امیدواری وجود دارد که فهم درد و یا دردهای مشترک، سبب هم افزایی بین نیروهای هم جهت و پیدایش و افزایش انواع مبادلات گرم متقارن و انواع یاریگری بین ملت های زیر ستم گردد.
پدر به خوبی به نشانه ها و مختصات اقتصاد بادآورده و زیرگونه‌های آن همچون آزار هلندی، در بستگی آن با نظریه روستو پرداخته اند و در نهایت نتایج مضحک آن برملا می کند و اشتباه های نظری و عملی دولت های ما در فهم و کاربست این تئوری و دخالت ها و سنگ اندازی های پنهان و آشکار دولت های آمریکایی بر تحریف مراحل نظریه خیر روستو، نتایج و تأثیرات آن توسط او مورد بررسی قرار گرفته است. پدر همچنین در این کتاب، به پیشتازی و افزونی مصرف بر تولید که بیماری مزمن و برملاشده بیش از یک قرنیِ ایران است، پسرفت در تولید و پسرفتِ مستمر در فرهنگِ تولیدی و فرهنگ کار و سرانجام به تأثیر یارانه های پنهان و آشکار مصرفی و وام ها و تسهیلات غیرتولیدی و به ویژه اثرات یارانه های نقدی پرداخته است.

پایان قسمت ششم

 

لینک کوتاه:
http://www.tafahomnews.com/fa/Main/Detail/65241
تبلیغات
تفاهم آنلاین
تبلیغات
نقش نیوز
بعدی
قبلی

گازرسانی به بیش از 
۹۰ درصد روستاهاعدم ثبت‌نام در «سامانه املاک» به منزله خالی بودن ملک است

ارائه ۷۷هزار میلیارد تومان تسهیلات کرونا به خانوارها و مشاغل
«کارآفرینی»  حلقه گمشده‌ی ادبیات اقتصادی دولت آیندهافت شدید تقاضای وام مسکن
صنعت برق 
پشت فعالیت‌های 
تولیدی را خالی کرد؟!
از فتوت  نامه‌ها تا کارآفرینی فتوتیتسهیل فرآیند ترخیص اجزا و قطعات مورد نیاز صنایع از گمرک٨ عامل تاثیرگذار بر بازگشت 
شاخص بورس به مدار رشدصنایع دستی چینی در کمین بازار ایران!
  • شماره 4225
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۹ خرداد

30 شماره آخر نشریه

ویژه‌نامه شماره 221